چند شاتی از کوک پارت⁴
چند شاتی از کوک پارت⁴
زمان بر نمیگرده جناب جئون هیچ چیزیو نمیشه جبران کرد من خیلی احمق بودم که به چرت و پرتای تو باور کردم دیگه هیچی بینمون نیست (گریه) سرشو پایی انداخت و رفت داخل مدرسه منم بلافاصله از مدرسه رفتم بیرون تو راه یه داروخانه بود رفتم یه کرم گرفتم ¹²⁵ تومن به اندازش نمی خورد وقتی خریدمش رفتم خونه لباسام رو در آوردم و رفتم زیر دوش آب گرم به بدنم می خورد می سوخت خیلی درد داشت بعد از²⁰مین اومدم بیرون لباسام رو پوشیدم رفتم جلو آیینه به خودم نگاه کردم دلم واسه خودم سوخت داشت بغضم میومد که سریع بغضمو قورت دادم و کِرِمی که گرفتم رو که اندازه خون باباشون پول ازم گرفتن رو زدم و گرفتم خوابیدم
فردا ساعت۶:۳٠
•••••••••••••••••••••••••••••••••
شرط
لایک²⁵
کامنت⁴⁰
فالوور⁵⁸
زمان بر نمیگرده جناب جئون هیچ چیزیو نمیشه جبران کرد من خیلی احمق بودم که به چرت و پرتای تو باور کردم دیگه هیچی بینمون نیست (گریه) سرشو پایی انداخت و رفت داخل مدرسه منم بلافاصله از مدرسه رفتم بیرون تو راه یه داروخانه بود رفتم یه کرم گرفتم ¹²⁵ تومن به اندازش نمی خورد وقتی خریدمش رفتم خونه لباسام رو در آوردم و رفتم زیر دوش آب گرم به بدنم می خورد می سوخت خیلی درد داشت بعد از²⁰مین اومدم بیرون لباسام رو پوشیدم رفتم جلو آیینه به خودم نگاه کردم دلم واسه خودم سوخت داشت بغضم میومد که سریع بغضمو قورت دادم و کِرِمی که گرفتم رو که اندازه خون باباشون پول ازم گرفتن رو زدم و گرفتم خوابیدم
فردا ساعت۶:۳٠
•••••••••••••••••••••••••••••••••
شرط
لایک²⁵
کامنت⁴⁰
فالوور⁵⁸
۱۶.۸k
۱۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.