گروگانگیر
پارت ۵
بهش نگاه کردم و گفتم: سلام آقا. چمدونم سنگین بود یه ذره سختمه.
پسر: من براتون چمدونتون رو میارم. شما بفرمایید.
+نه نمیخواد به زحمت بیفتین. یه باربر خبر میکنم.
پسر: نه خانم این چه حرفیه؟ زحمتی نیست. بفرماید.
پسر چمدون ناژین رو برداشت و راه افتاد وقتی به دم فرودگاه رسید. گفت: افتخار آشنایی با چه کسی رو دارم؟
+ناژین ماجد هستم. ۱۹ سالمه و از فرانسه اومدم. شما؟
پسر: من شهاب رادش هستم. ۲۰ سالمه و از انگلیس اومدم.
یهو یه مردی بهش نزدیک شد و گفت: آقای رادش بفرمایید لطفا
شهاب گفت: خانم ماجد میخواین برسونمتون؟
زیر لب گفتم: بهروز قرار بود بیاد دنبالم.
گفت: بهروز؟
گفتم: پدرم. اون میاد دنبالم نگران نباشید.
شهاب: باشه پس من میرم. خدانگهدار
+خداحافظ.
یه ربع بعدش بهروز اومد دنبالم.
سلام دختر گلم خوبی؟
ممنون بهروز.
+بیا بریم سوار ماشین شو من چمدونت رو میارم.
سوار ماشین شدیم و به سمت خونه راه افتادیم.
بهش نگاه کردم و گفتم: سلام آقا. چمدونم سنگین بود یه ذره سختمه.
پسر: من براتون چمدونتون رو میارم. شما بفرمایید.
+نه نمیخواد به زحمت بیفتین. یه باربر خبر میکنم.
پسر: نه خانم این چه حرفیه؟ زحمتی نیست. بفرماید.
پسر چمدون ناژین رو برداشت و راه افتاد وقتی به دم فرودگاه رسید. گفت: افتخار آشنایی با چه کسی رو دارم؟
+ناژین ماجد هستم. ۱۹ سالمه و از فرانسه اومدم. شما؟
پسر: من شهاب رادش هستم. ۲۰ سالمه و از انگلیس اومدم.
یهو یه مردی بهش نزدیک شد و گفت: آقای رادش بفرمایید لطفا
شهاب گفت: خانم ماجد میخواین برسونمتون؟
زیر لب گفتم: بهروز قرار بود بیاد دنبالم.
گفت: بهروز؟
گفتم: پدرم. اون میاد دنبالم نگران نباشید.
شهاب: باشه پس من میرم. خدانگهدار
+خداحافظ.
یه ربع بعدش بهروز اومد دنبالم.
سلام دختر گلم خوبی؟
ممنون بهروز.
+بیا بریم سوار ماشین شو من چمدونت رو میارم.
سوار ماشین شدیم و به سمت خونه راه افتادیم.
۱.۷k
۱۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.