httpstelegrammenagofteha

https://telegram.me/nagofteha73
تمامِ شهر را هم که قدم بزنم
باز به بازوهایت محتاجم
به یک بغلت که درد را به فراموشی بسپارد
خیلی میخواهمت ...
آن قدر که لب خشکیده آب را
خیلی میخواهمت ...
آن قدر که پرنده پرواز را
هر صبح با سلامِ تو آغاز میشود
و چه شیرین است بوسیدنِ چالِ گونه هایت
و این قشنگترین بهانه برای سلامِ هر صبحِ من است
و من هر روز تو را
در درونِ لیوانِ رویِ میزِ صبحانه به هم میزنم
و سر میکشم همه ی دوستَت دارم هایمان را
همیشه باش و بمان
که تنها تو آرامِ جانِ منی

#علیرضا_بهجتی
دیدگاه ها (۱)

‌ https://telegram.me/nagofteha73تنها تر از تهرانمکه می توان...

https://telegram.me/nagofteha73 از این تلخ تر که منشراب کهنه...

https://telegram.me/nagofteha73 فاجعه ی داستان می دانی از کج...

https://telegram.me/nagofteha73دیوانه نمی‌گوید دوستت دارم،دی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط