پارت ۹
پارت ۹
زندگی مافیایی یا پسر عمو خشن من🗡🎚
رفتم تو اتاقم یه دوش ۲۰مینی گرفتم و طبق عادتم نیمه لخت شدم تا بخوابم که یهو دیدم ا.ت اومد تو اتاق ولی به محض اومدنش پاش پیج خورد و افتاد
سریع دوییدم سمتش چراغ رو روشن کردم
ویو ا.ت
افتادم زمین دیدم صدای دویدن میاد و چند ثانیه بعد چراغ روشن شد با جونگ کوک مواجه شدم که نیمه لخت جلوم بود چند تا پلک زدم و بهش خیره شدم اونم بهم خیره شد.
ویو جونگ کوک
چند تا پلک زد و بهم خیره شد منم بهش خیره شدم که یهو یادم امد بالا تنم لخت بود سرخ شدم و با داد گفتم: واسه چی در نزده امدی تو اصلا خوب شد افتادی حالا هم برو بیروووووووووون.
هم از حجالت سرخ شده بودم هم الان اعصبانیت ولی بیشتر خجالت کشیده بودم
ویو ا.ت
وقتی با صدای بلند اون رو گفت سریع از دستش فرار کردم رفتم تو اتاقم و در رو بستم. وقتی تو اتاقم بودم هنوز از اون حرفش و دادی که یهویی زده بود شوکه بودم ولی یکم که گذشت یاد قیافه ی سرخ شدش که افتادم زد زیر خنده.
زندگی مافیایی یا پسر عمو خشن من🗡🎚
رفتم تو اتاقم یه دوش ۲۰مینی گرفتم و طبق عادتم نیمه لخت شدم تا بخوابم که یهو دیدم ا.ت اومد تو اتاق ولی به محض اومدنش پاش پیج خورد و افتاد
سریع دوییدم سمتش چراغ رو روشن کردم
ویو ا.ت
افتادم زمین دیدم صدای دویدن میاد و چند ثانیه بعد چراغ روشن شد با جونگ کوک مواجه شدم که نیمه لخت جلوم بود چند تا پلک زدم و بهش خیره شدم اونم بهم خیره شد.
ویو جونگ کوک
چند تا پلک زد و بهم خیره شد منم بهش خیره شدم که یهو یادم امد بالا تنم لخت بود سرخ شدم و با داد گفتم: واسه چی در نزده امدی تو اصلا خوب شد افتادی حالا هم برو بیروووووووووون.
هم از حجالت سرخ شده بودم هم الان اعصبانیت ولی بیشتر خجالت کشیده بودم
ویو ا.ت
وقتی با صدای بلند اون رو گفت سریع از دستش فرار کردم رفتم تو اتاقم و در رو بستم. وقتی تو اتاقم بودم هنوز از اون حرفش و دادی که یهویی زده بود شوکه بودم ولی یکم که گذشت یاد قیافه ی سرخ شدش که افتادم زد زیر خنده.
۱۲.۵k
۰۵ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.