تکپارتی کوتاه از تهیونگ
"BEST NIGHT"
همانطور که به دیشب فکر میکرد متوجه ی نگاهای خیره ی نامزدش روی خودش نشد اون شب خیلی رویایی بود پیش از حد!
فلش بک
لباس رو مرتب کرد و از خونه زد بیرون و منتظره ماشین پسر شد بعد از چند دقیقه ماشین پسر جلوی پاش ایستاد پسر شیشه ی ماشینو پایین کشید
_لیدی افتخار نشستن توی ماشین من را میدهد؟
دختر خنده ی کرد و توی ماشین پسر نشست پسر لبخندی زد و ماشین را به راه انداخت توی راه دسته پسر روی رون دختر نشست دختر لبخند خجالتی ای زد پسر متوجه شد و لبخنده جذابی زد بعد از نیم ساعت حرکت رسیدن به یه جایی که مثل باغ رستوران بود ولی اونجا پر از خرگوش بادکنک و خیلی چیزه دیگه ای بود دختر مات و مبهوت به منظره ی روبه روش خیره شد پسر دست دختر رو کشید و برد میون جمعیت حدود یه ساعت برقا خاموش میشن و روس پسر و دختر زوم میشن بعد پسر جلوی دختر زانو میزه
_لیدی اجازه دارم به اعنوان نامزده شما باشم؟
دختر نزدیک بود که گریه کنه ولی لبخندی زد و سرشو به معنی بله تکون داد پسر حلقه ی که روش یه نگین زیبا بود رو دست دختر کرد بعد بلند شد و دختر را در آغوش گرم خود کشید بعد از ان تنها صدایی که شنیده میشید صدای جیغ و داد مردم از خوشحالی برای اون دونفر بود:)
همانطور که به دیشب فکر میکرد متوجه ی نگاهای خیره ی نامزدش روی خودش نشد اون شب خیلی رویایی بود پیش از حد!
فلش بک
لباس رو مرتب کرد و از خونه زد بیرون و منتظره ماشین پسر شد بعد از چند دقیقه ماشین پسر جلوی پاش ایستاد پسر شیشه ی ماشینو پایین کشید
_لیدی افتخار نشستن توی ماشین من را میدهد؟
دختر خنده ی کرد و توی ماشین پسر نشست پسر لبخندی زد و ماشین را به راه انداخت توی راه دسته پسر روی رون دختر نشست دختر لبخند خجالتی ای زد پسر متوجه شد و لبخنده جذابی زد بعد از نیم ساعت حرکت رسیدن به یه جایی که مثل باغ رستوران بود ولی اونجا پر از خرگوش بادکنک و خیلی چیزه دیگه ای بود دختر مات و مبهوت به منظره ی روبه روش خیره شد پسر دست دختر رو کشید و برد میون جمعیت حدود یه ساعت برقا خاموش میشن و روس پسر و دختر زوم میشن بعد پسر جلوی دختر زانو میزه
_لیدی اجازه دارم به اعنوان نامزده شما باشم؟
دختر نزدیک بود که گریه کنه ولی لبخندی زد و سرشو به معنی بله تکون داد پسر حلقه ی که روش یه نگین زیبا بود رو دست دختر کرد بعد بلند شد و دختر را در آغوش گرم خود کشید بعد از ان تنها صدایی که شنیده میشید صدای جیغ و داد مردم از خوشحالی برای اون دونفر بود:)
۷.۲k
۰۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.