ارباب خشن پارت 12
ویو کوک
هه پیدات کردم ببر کیم ویلا جنگلی خوبه جای خوبی واسه قایم شدنه
ولی حالیت میکنم
ویو نویسنده
کوک با بادیگارداش میره ویلا جنگلی
ویو ا.ت
بغل تهیونگ بودم که صدای شلیک اومد تیونگ یه جوری بغلم کرده
بود که نمی تونستم جم بخورم
که ...
تهیونگ بیدار شد و ولم کرد
صدای شلیک همین جور ادامه یافت اومد سمت من و بست منو به یه صندلی
لباساش رو پوشید رفت
ویو تیونگ
اه لعنتی کوک نمیزاره با زنم تنها باشم این دفعه میکشمش
# بادیگاردااااا.شلیک کنید
ویو کوک
حقه خودت رو رو خودت میزنم لباس بادیگاردای تهیونگ رو پوشیدم
و رفتم داخل ا.ت رو دیدم داخل یه اتاق به صندلی بسته شده بود
براید استایل بغلش کردم و بردمش عمارت خودم بادیگاردامو بیشتر کردم
ویو ا.ت
وقتی تهیونگ منو بست به صندلی اینقدر گریه کردم که بی هوش شدم
و وقتی به هوش اومدم خودم رو بغل کوک دیدم بغلش بهم ارامش
میداد ولی معلوم بود گریه کرده
که کوک بیدار شد
خماری
۴۰ فالور
هه پیدات کردم ببر کیم ویلا جنگلی خوبه جای خوبی واسه قایم شدنه
ولی حالیت میکنم
ویو نویسنده
کوک با بادیگارداش میره ویلا جنگلی
ویو ا.ت
بغل تهیونگ بودم که صدای شلیک اومد تیونگ یه جوری بغلم کرده
بود که نمی تونستم جم بخورم
که ...
تهیونگ بیدار شد و ولم کرد
صدای شلیک همین جور ادامه یافت اومد سمت من و بست منو به یه صندلی
لباساش رو پوشید رفت
ویو تیونگ
اه لعنتی کوک نمیزاره با زنم تنها باشم این دفعه میکشمش
# بادیگاردااااا.شلیک کنید
ویو کوک
حقه خودت رو رو خودت میزنم لباس بادیگاردای تهیونگ رو پوشیدم
و رفتم داخل ا.ت رو دیدم داخل یه اتاق به صندلی بسته شده بود
براید استایل بغلش کردم و بردمش عمارت خودم بادیگاردامو بیشتر کردم
ویو ا.ت
وقتی تهیونگ منو بست به صندلی اینقدر گریه کردم که بی هوش شدم
و وقتی به هوش اومدم خودم رو بغل کوک دیدم بغلش بهم ارامش
میداد ولی معلوم بود گریه کرده
که کوک بیدار شد
خماری
۴۰ فالور
۱۳.۳k
۱۲ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.