عشق من فصل۲ p7

کوک:به نظرم اسمش رو بزاریم جیسون
ات:جونگ مین هم قشنگه
کوک:جیسون بهتره
ات:اوکی هرچی تو بگی*بوس*
کوک:فقط شیش ماه مونده
........
*چند روز بعد*
سوآ:خیلی وقته تهیونگ رو ندیدم...نمیدونم کجاست اصلا
ات:خانم لی کار پرونده جدید رو بده آقای جانگ...
سوآ:ات
ات:بله...عه سوآ
سوآ:باید باهات حرف بزنم
ات:بیا تو دفترم...
سوآ:درسته تاحالا ازت درخواست نکردم....ولی میدونی تهیونگ کجاست؟
ات:با تهیونگ چیکار داری
سوآ:لطفا بگو کجاست
ات:خب...تاجایی که یادمه....تهیونگ پدرش یه شرکت داره چرا به اونجا سر نمیزنی
سوآ:لطفا آدرسش رو بده
ات:من آدرسی ندارم
سوآ:چی
ات:متاسفم الانم اگه میشه برو بیرون من کار دارم
سوآ:اما...باشه
ات:*تو ذهنش*ات چیکار میکنی قرار بود این دوتارو بهم برسونی...وایسا آدرسشو دارم
سوآ:واقعا....لطفا بده بهم
ات:بیا
سوآ:ممنون ازت
..........
تهیونگ:اینو بده به پدرم
+چشم آقا
تهیونگ:پرونده آقای هوانگ هم بیار دفترم....
سوآ:یااااااا کیم تهیونگ
تهیونگ:سوآ....
سوآ:*سیلی*خجالت نمیکشی منو تنها گذاشتی رفتی؟
تهیونگ:چی..راستی راجب اون بوسه...متاسفم
سوآ:تهیونگ لازم نیست تو متاسف باشی من باید متاسف باشم
تهیونگ:اما چرا تو........