𝕻𝖆𝖗𝖙 ⁵
خون مورد علاقه ی من(𝙈𝙮 𝙛𝙖𝙫𝙤𝙪𝙧𝙞𝙩𝙚 𝙗𝙡𝙤𝙤𝙙)𝕻𝖆𝖗𝖙⁵
+ولم کنین...همینطور تقلا میکردم فایده ای نداشت موهاشون رو گرفتم و سرهاشون خورد به هم + اوففف راحت بود بعدی کیه . سه چن تای دیگه اومدن یا موهاشون زو کشیدم یا زدم جای حساسشون تا اینکه یکی دستم رو گرفت + ولم کن . برگشتم سمتش تو چشم هاش خیره بودم + آخ دستم ولم کن _ جاسوگ. زنه: بله آقا _ میسبرمش بع خودت + چقدر ترسیدم. زنه: حالا میبینم. اونجاسوگ همون زن وحشیه دستم رو گرفت بردم به یه اتاقی + اینجا کجاس. زنه: اتاق قرمز مخصوص اونایی که قوانین رو زير پا و تنبیهمیشن رفت سمت یه چیز درازی: زنه: اینم برای همون کاره . + بوففففف دیونه . یه ضربه زد به پام تقریبا بیست بار ضربه شلاق خوردم دردش زیاد بود ولی تحمل کردم . زنه: خودت رو جمع کن . با بدبختی خودمو کشوندم سمت اتاق شی آه اومد سمتم ¥ گفتم نرو + هیششش تو اول بگو از کجا پیدات شد ¥ خب اون یو اس پی یادت هس + ارع ¥ خب از طریق اون اومدم اینجا بعد گیر افتادم و اینا و یا م رفت پلیس بگم + مهم نیست . £ من رفتم حموم تو هم برو اینو یکی از خدمتکار ها بهم داد باید بزنی جای زخمات + مرسی اییی .... رفتم خودمو شستم بعدش با کمک شی آه اون پماد رو زد رو بدنم . زنه: شما دوتا پاشین کلی کار دارین + ما زخمی هستم . زنه: به من چه پاشید. ¥ اینا هیچ مهربونی حالیشون نمیشه + ولش کن مجبوریم . با دردی که داشتیپ کار ها رو انجام دادیم ......... ٪ هی شما دو تا + بله ٪ باهاتون کار دارم ¥ بفرمایید + از این به بعد مراقب خودتون باشید اینجا اربابش به هیچ کس رحم نمیکنه یا با تیر کشته شدن یا مجبورشون کردن خودشون خودکشی کنن اسم ارباب رو نگید هیچوقت و همونطور که نوه ی بزرگ ترین بند مافیا هستن و هیچ پلیسی نمیتونن ایشون و پدربزرگشون رو دستگیر کنن + دلیلش ٪ چون پدربزرگ ایشون با رئیس جمهور دوست هستن همین و واقعا مراقب رفتارتون پاشید ما دلمون نمیخاد کسی کشته بشه ¥ اسمشون چیه ٪ نمیتونم بگم + لطفا . دم گوشمون گفت ٪ کیم تهیونگ + وات..... ٪ هیششش یواش ¥ ممنون که بهمون گفتی . دختره رفت. + این نوه ی همون رئیس شرکتمون هست ¥ ارع + بیا بریم بخوابیم خیلی خوابم میاد........
پرش زمانی:
امروز بهم گفتن قهوه درست کنم و ببرم به اتاق اون مرتیکه......
𝙡𝙞𝙠𝙚 : ³⁰
𝙘𝙤𝙢𝙢𝙚𝙣𝙩 : ²⁰⁰
+ولم کنین...همینطور تقلا میکردم فایده ای نداشت موهاشون رو گرفتم و سرهاشون خورد به هم + اوففف راحت بود بعدی کیه . سه چن تای دیگه اومدن یا موهاشون زو کشیدم یا زدم جای حساسشون تا اینکه یکی دستم رو گرفت + ولم کن . برگشتم سمتش تو چشم هاش خیره بودم + آخ دستم ولم کن _ جاسوگ. زنه: بله آقا _ میسبرمش بع خودت + چقدر ترسیدم. زنه: حالا میبینم. اونجاسوگ همون زن وحشیه دستم رو گرفت بردم به یه اتاقی + اینجا کجاس. زنه: اتاق قرمز مخصوص اونایی که قوانین رو زير پا و تنبیهمیشن رفت سمت یه چیز درازی: زنه: اینم برای همون کاره . + بوففففف دیونه . یه ضربه زد به پام تقریبا بیست بار ضربه شلاق خوردم دردش زیاد بود ولی تحمل کردم . زنه: خودت رو جمع کن . با بدبختی خودمو کشوندم سمت اتاق شی آه اومد سمتم ¥ گفتم نرو + هیششش تو اول بگو از کجا پیدات شد ¥ خب اون یو اس پی یادت هس + ارع ¥ خب از طریق اون اومدم اینجا بعد گیر افتادم و اینا و یا م رفت پلیس بگم + مهم نیست . £ من رفتم حموم تو هم برو اینو یکی از خدمتکار ها بهم داد باید بزنی جای زخمات + مرسی اییی .... رفتم خودمو شستم بعدش با کمک شی آه اون پماد رو زد رو بدنم . زنه: شما دوتا پاشین کلی کار دارین + ما زخمی هستم . زنه: به من چه پاشید. ¥ اینا هیچ مهربونی حالیشون نمیشه + ولش کن مجبوریم . با دردی که داشتیپ کار ها رو انجام دادیم ......... ٪ هی شما دو تا + بله ٪ باهاتون کار دارم ¥ بفرمایید + از این به بعد مراقب خودتون باشید اینجا اربابش به هیچ کس رحم نمیکنه یا با تیر کشته شدن یا مجبورشون کردن خودشون خودکشی کنن اسم ارباب رو نگید هیچوقت و همونطور که نوه ی بزرگ ترین بند مافیا هستن و هیچ پلیسی نمیتونن ایشون و پدربزرگشون رو دستگیر کنن + دلیلش ٪ چون پدربزرگ ایشون با رئیس جمهور دوست هستن همین و واقعا مراقب رفتارتون پاشید ما دلمون نمیخاد کسی کشته بشه ¥ اسمشون چیه ٪ نمیتونم بگم + لطفا . دم گوشمون گفت ٪ کیم تهیونگ + وات..... ٪ هیششش یواش ¥ ممنون که بهمون گفتی . دختره رفت. + این نوه ی همون رئیس شرکتمون هست ¥ ارع + بیا بریم بخوابیم خیلی خوابم میاد........
پرش زمانی:
امروز بهم گفتن قهوه درست کنم و ببرم به اتاق اون مرتیکه......
𝙡𝙞𝙠𝙚 : ³⁰
𝙘𝙤𝙢𝙢𝙚𝙣𝙩 : ²⁰⁰
۴۱.۱k
۲۱ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.