رمان زخم من
پارت 7
همینطوری روزای خوشیداشتیم که در حدی صمیمی بودیم
لچه ها میگفتم عقدتون کیهبعد واسمون انگشتر رو دستبند
و تالار و خونمون رو طراحی میکردن انگار زنو شوهریم
دو هفته بود که باهم دوست شدیم که
معلممون بهمون گفت قراره بره به خاطر دخترش
دقیقا روز چهارشنبه 1 اذر بودو ما کلی سر اون
گریه کردیم همش میرفتم بفل حسنا
چون خیلی بهم ارامش میداد
تز شانسم اون روز مامانم منو دوستم قرار بود بیاد مدرسه
اومدن مدرسه و با معلممون حرف زدن گفتن بیاین خودمون
شمارو ببریم خونه
بعد منم به دوستا سپردم چیزی نگن
ولی کار از کار گذشته بود
مامانم از طریق خانم ناظم فهمیده بود ازم پرسید کیه و چر دوست شدی
منم گفتم خب چی میشه
بعد رفتیم خونه تو اسانسور ازم پرسید درباره ی پسر
باهاش حرف نمیزدی منم گفتم نه
ولی باورش نشد گفت دوروغ نگو میدونم
منم راستشو گفتم ومامانم به بابام گفت که دعوام
کردن هر دوشون و مامانم گفت حق نداری باهاش دوست شی
منمرفتم مدرسه واسش نامه دادم از طریق دوستم که هم کلاسی
حسنا هستش
حالم خوب نبود نمیتونستم توروش نگاه کنم
ولی ........
ادامه دارد ........
لایک و کامنت یادت نره
اگه فالو نداری فالو کن تا بقیشو بخونی
همینطوری روزای خوشیداشتیم که در حدی صمیمی بودیم
لچه ها میگفتم عقدتون کیهبعد واسمون انگشتر رو دستبند
و تالار و خونمون رو طراحی میکردن انگار زنو شوهریم
دو هفته بود که باهم دوست شدیم که
معلممون بهمون گفت قراره بره به خاطر دخترش
دقیقا روز چهارشنبه 1 اذر بودو ما کلی سر اون
گریه کردیم همش میرفتم بفل حسنا
چون خیلی بهم ارامش میداد
تز شانسم اون روز مامانم منو دوستم قرار بود بیاد مدرسه
اومدن مدرسه و با معلممون حرف زدن گفتن بیاین خودمون
شمارو ببریم خونه
بعد منم به دوستا سپردم چیزی نگن
ولی کار از کار گذشته بود
مامانم از طریق خانم ناظم فهمیده بود ازم پرسید کیه و چر دوست شدی
منم گفتم خب چی میشه
بعد رفتیم خونه تو اسانسور ازم پرسید درباره ی پسر
باهاش حرف نمیزدی منم گفتم نه
ولی باورش نشد گفت دوروغ نگو میدونم
منم راستشو گفتم ومامانم به بابام گفت که دعوام
کردن هر دوشون و مامانم گفت حق نداری باهاش دوست شی
منمرفتم مدرسه واسش نامه دادم از طریق دوستم که هم کلاسی
حسنا هستش
حالم خوب نبود نمیتونستم توروش نگاه کنم
ولی ........
ادامه دارد ........
لایک و کامنت یادت نره
اگه فالو نداری فالو کن تا بقیشو بخونی
۱.۹k
۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.