چشم هایت ...
چشم هایت ...
آواز نبود تا بسرایمش ،،
شراب نبود تا بنوشم ش ،،
لهجه ی باران بود که هر شب ...
آواره ترین، واژه هایم از فرط تشنگی
بدان پناه می بردند ...
آواز نبود تا بسرایمش ،،
شراب نبود تا بنوشم ش ،،
لهجه ی باران بود که هر شب ...
آواره ترین، واژه هایم از فرط تشنگی
بدان پناه می بردند ...
۸.۸k
۲۲ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.