My Lucifer 12
My Lucifer
Part:12
_____________
ویو کوک فردا_-
دیشب اصلا نتونستم بخوابم و فقط
فکرم به این بود که کی فردا میشه تا
برم . بلاخره صبح شد رفتم همه کارای
لازم رو کردم دیشب با تهیونگ آدرس
و شماره ی هیونجین رو گرفتم خب
مثل اینکه قراره ا/ت بفهمه من مافیام
-_ویو ا/ت_-
صیح ساعت فکر کنم ۷ از خواب بیدار
شدم با یاد آوری دیشب کمی گریه ک
کردم که یک در زد
+: بله؟
همون یکی:دخترم بیا پایین برای
صبحانه پایین منتظرتونن
+:باشه آجوما.رفتم کارام کردم و
رفتم پایین و با هیونجین سلام
کردم اصلا دلم نمیخواست
ببینمش چه برسه تو خونش
باشم و........
-_ویو کوک شب_-
دیگه شب شده بود نیروهام
رو جمع کردم و رفتم سمت
عمارت هیونجین بادیگاردا تا
منو دیدن تغنگاشون رو در
اوردن........ بلاخره تونستم
برم داخل زمانی که رفتم تو
یه پیرزن دیدم رفتن سمتش
-:ا/ت کجاس
آجوما:خانم توی اتاق بالایی
هستند یعنی میشه گفت
از ظهر تاحالا اونجان
-:هیونجین؟
آجوما:اون داخل اتاق کارش
هست
-:ممنون آجوما
رفتم اول سمت اتاق ا/ت
در زدم کسی جواب نداد
درو باز کردم خواب بود
رفتم همون اتاق کاره
هیونجین و.........
*گایز حال ندارم بنویسم چیکار کرد
فقط بدونین که کاری با هیونجین
نمیکنه یعنی نمیکشش و اینا*
ا/ت رو بلند کردم و رفتم سوار
ماشیم کردم و را افتادم که تو راه
ا/ت بیدار شد
-_ا/ت ویو_-
من موقع صبحانه هیچی نخوردم
و بعدش فقط خوابیدم چون که
کار دیگه ای نداشتم که بکنم ولی
بعد از اینکه بیدار شدم دیدم تو
ماشین کوک ام
+:کوک؟
--:بله
+:تو منو از کجا پیدا کردی
--:بعدا بت میگم
+:نمیشه الان بگی؟
--:نه
+:باشه.............
گایز نمیتونم بنویسم این چندوقت
فردا دوباره مینویسم ادامش رو بای؛)
Part:12
_____________
ویو کوک فردا_-
دیشب اصلا نتونستم بخوابم و فقط
فکرم به این بود که کی فردا میشه تا
برم . بلاخره صبح شد رفتم همه کارای
لازم رو کردم دیشب با تهیونگ آدرس
و شماره ی هیونجین رو گرفتم خب
مثل اینکه قراره ا/ت بفهمه من مافیام
-_ویو ا/ت_-
صیح ساعت فکر کنم ۷ از خواب بیدار
شدم با یاد آوری دیشب کمی گریه ک
کردم که یک در زد
+: بله؟
همون یکی:دخترم بیا پایین برای
صبحانه پایین منتظرتونن
+:باشه آجوما.رفتم کارام کردم و
رفتم پایین و با هیونجین سلام
کردم اصلا دلم نمیخواست
ببینمش چه برسه تو خونش
باشم و........
-_ویو کوک شب_-
دیگه شب شده بود نیروهام
رو جمع کردم و رفتم سمت
عمارت هیونجین بادیگاردا تا
منو دیدن تغنگاشون رو در
اوردن........ بلاخره تونستم
برم داخل زمانی که رفتم تو
یه پیرزن دیدم رفتن سمتش
-:ا/ت کجاس
آجوما:خانم توی اتاق بالایی
هستند یعنی میشه گفت
از ظهر تاحالا اونجان
-:هیونجین؟
آجوما:اون داخل اتاق کارش
هست
-:ممنون آجوما
رفتم اول سمت اتاق ا/ت
در زدم کسی جواب نداد
درو باز کردم خواب بود
رفتم همون اتاق کاره
هیونجین و.........
*گایز حال ندارم بنویسم چیکار کرد
فقط بدونین که کاری با هیونجین
نمیکنه یعنی نمیکشش و اینا*
ا/ت رو بلند کردم و رفتم سوار
ماشیم کردم و را افتادم که تو راه
ا/ت بیدار شد
-_ا/ت ویو_-
من موقع صبحانه هیچی نخوردم
و بعدش فقط خوابیدم چون که
کار دیگه ای نداشتم که بکنم ولی
بعد از اینکه بیدار شدم دیدم تو
ماشین کوک ام
+:کوک؟
--:بله
+:تو منو از کجا پیدا کردی
--:بعدا بت میگم
+:نمیشه الان بگی؟
--:نه
+:باشه.............
گایز نمیتونم بنویسم این چندوقت
فردا دوباره مینویسم ادامش رو بای؛)
۲۹.۷k
۰۸ بهمن ۱۴۰۱