'شوالیه'
'شوالیه'
"part 21"
___________________________
_خیالتون راحت درصورت هر اشکالی پولتون تمام و کمال
برمیگرده
_امیدوارم
از اون خراب شده اومدم بیرون.واقعا خجالت آوره
***********
صبح به بهونه ی این که دوستام میان دنبالم از خونه زدم بیرون و
رفتم نمایشگاه و اون ماشین لعنتی رو تحویل گرفتم به سمت
مدرسه راه افتادم.صدای موتور ماشین رو مخم افتاده بود.عالوه بر
اون صدای قژقژ فرمون هم یه طرف.پسره دیکاپریو بزرگ سوار
چنین ماشینی شده.عینک دودیمو زدم رو چشمام.موهامم ریختم تو
صورتم.تو آیینه ماشین ردیفش کردم.واقعا عجیب بود که آیینش
بدون ترک و سالمه.با فاصله از مدرسه پارکش کردم.از ماشین
پیاده شدم و بهش تکیه دادم.یه آدامس گذاشتم تو دهنم و سرگرم
شدم.به ووهیون زنگ زدم:کجایین پ؟
ووهیون:مدیر داره سخنرانی میکنه.
_هه باز این جو گیر شد.من جلو در منتظرم.هروقت دارین حرکت
میکنین تک بده
تماسو قطع کردم.دکمه های پیراهنمو باز کردم و رفتم تو ماشین
نشستم سرمو گذاشتم رو فرمون نفهمیدم کی چشمام گرم شد به
خاب رفتم که بعدش با صدای زنگ گوشیم بیدار شدم.سرمو از رو
فرمون
برداشتم.پیشونیم قرمز شده بود.بچه داشتن سوار اتوبوس میشدن و
مدیر مثه عقاب اطرافو میپایید انگار حس شیشمش خبردار شده
من این ورام هه.به محض ینکه حرکت کردن استارت زدم.روشن
نشد.اهه یه بار دیگه زدم حس کردم اگزوز ترکید ماشین یه متر
رفت جلوتر.یعنی به معنای واقعی باید برینم تواین ماشین.باالخره
روشن شد و راه افتادم. با فاصله ازشون حرکت میکردم.ووهیون به
گوشیم زنگ زد
من:چیه؟
ووهیون:پس کجا موندی؟
_این ماشین شیری رنگه که دنبالتونه منم.
کلشو از پنجره اتوبوس آورد بیرون براش بوق زدم.
خندید:نگو که تو سوار این ماشین قراضه شدی؟
_زهره مار مجبور شدم.
_باشه حرص نخور.خیلی بهت میاد.بعدا ازت یه عکس میگیرم
باهاش
_به نفعته قطع کنی ووهیوووووووووووون
گوشیو قطعش کردم پرت کردم رو صندلی بغلم.همچنان به این
دنبال روی ادامه میدادم تا این که احساس کردم موتور صدای
وحشتناکی میده و رفته رفته سرعت ماشین کم میشه تا اینکه
کامال متوقف شد.
من:از این بهتر نمیشه
از ماشین پیاده شدمو کاپوت رو دادم باال موتور درحاله دود کردن
بود.خو حاال من این وسط چیکار کنم.حتی نمیدونم چه مرگش شده
هنو کلی راه مونده و من این وسط گیر افتادم.از عصبانیت درحاله
منفجر شدن بودم.
_____________________
حمایت نشه؟!🌑
"part 21"
___________________________
_خیالتون راحت درصورت هر اشکالی پولتون تمام و کمال
برمیگرده
_امیدوارم
از اون خراب شده اومدم بیرون.واقعا خجالت آوره
***********
صبح به بهونه ی این که دوستام میان دنبالم از خونه زدم بیرون و
رفتم نمایشگاه و اون ماشین لعنتی رو تحویل گرفتم به سمت
مدرسه راه افتادم.صدای موتور ماشین رو مخم افتاده بود.عالوه بر
اون صدای قژقژ فرمون هم یه طرف.پسره دیکاپریو بزرگ سوار
چنین ماشینی شده.عینک دودیمو زدم رو چشمام.موهامم ریختم تو
صورتم.تو آیینه ماشین ردیفش کردم.واقعا عجیب بود که آیینش
بدون ترک و سالمه.با فاصله از مدرسه پارکش کردم.از ماشین
پیاده شدم و بهش تکیه دادم.یه آدامس گذاشتم تو دهنم و سرگرم
شدم.به ووهیون زنگ زدم:کجایین پ؟
ووهیون:مدیر داره سخنرانی میکنه.
_هه باز این جو گیر شد.من جلو در منتظرم.هروقت دارین حرکت
میکنین تک بده
تماسو قطع کردم.دکمه های پیراهنمو باز کردم و رفتم تو ماشین
نشستم سرمو گذاشتم رو فرمون نفهمیدم کی چشمام گرم شد به
خاب رفتم که بعدش با صدای زنگ گوشیم بیدار شدم.سرمو از رو
فرمون
برداشتم.پیشونیم قرمز شده بود.بچه داشتن سوار اتوبوس میشدن و
مدیر مثه عقاب اطرافو میپایید انگار حس شیشمش خبردار شده
من این ورام هه.به محض ینکه حرکت کردن استارت زدم.روشن
نشد.اهه یه بار دیگه زدم حس کردم اگزوز ترکید ماشین یه متر
رفت جلوتر.یعنی به معنای واقعی باید برینم تواین ماشین.باالخره
روشن شد و راه افتادم. با فاصله ازشون حرکت میکردم.ووهیون به
گوشیم زنگ زد
من:چیه؟
ووهیون:پس کجا موندی؟
_این ماشین شیری رنگه که دنبالتونه منم.
کلشو از پنجره اتوبوس آورد بیرون براش بوق زدم.
خندید:نگو که تو سوار این ماشین قراضه شدی؟
_زهره مار مجبور شدم.
_باشه حرص نخور.خیلی بهت میاد.بعدا ازت یه عکس میگیرم
باهاش
_به نفعته قطع کنی ووهیوووووووووووون
گوشیو قطعش کردم پرت کردم رو صندلی بغلم.همچنان به این
دنبال روی ادامه میدادم تا این که احساس کردم موتور صدای
وحشتناکی میده و رفته رفته سرعت ماشین کم میشه تا اینکه
کامال متوقف شد.
من:از این بهتر نمیشه
از ماشین پیاده شدمو کاپوت رو دادم باال موتور درحاله دود کردن
بود.خو حاال من این وسط چیکار کنم.حتی نمیدونم چه مرگش شده
هنو کلی راه مونده و من این وسط گیر افتادم.از عصبانیت درحاله
منفجر شدن بودم.
_____________________
حمایت نشه؟!🌑
۱.۷k
۲۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.