سفر پارت ۴
پارت چهار
________________
چند خونه رو دیدم فردا بعد از دانشگاه هم می گردم دنبال خونه
پرش زمانی به فردا
صبح پاشدم روتین پوستیم رو انجام دادم صبحونه خوردم و ارایش کردم حاضر شدم و راه افتادم به سمت دانشگاه و از اونجایی که دانشگاه دور بود مجبور شدم با اتوبوس برم
سوار اتوبوس شدم جا نبود برای نشستن پس مجبور شدم وایستم
پرش زمانی به دانشگاه
رسیدم دانشگاه یکم استرس گرفتم ترسیدم بچا از من بدشون بیاد و مسخرم کنن شاید بعضی ها فکر کنن این ترس مسخرس و بچگونس ولی واقعیت اینه که من از این جور چیزا میترسم توی همین فکرا بودم که دستی رو روی شونم حس کردم برگشتم دیدم الکس وایستاده پشتم
*سلام ا/ت
+سلام الکس چطوری؟
*خوبم مرسی توقع نداشتم بیرون از دانشگاه ببینمت
+همچنین
*خب بیا باهم بریم تو
الکس ویو
دیدم ا/ت جلوی در دانشگاه وایستاده و انگار ترسیده راستش از
ا/ت خوشم میومد برای همین خواستم کمکش کنم پس رفتم دستش رو گرفتم و باهم رفتیم تو
ا/ت ویو
دیدم الکس دستمو گرفتم اولش یکم تعجب کردم ولی خب به عنوان دوست خیلی خوشحال بودم که دستم رو گرفته می خواستم این دوست همینجوری بمونه و نه بیشتر بشه نه کمتر
________________
چند خونه رو دیدم فردا بعد از دانشگاه هم می گردم دنبال خونه
پرش زمانی به فردا
صبح پاشدم روتین پوستیم رو انجام دادم صبحونه خوردم و ارایش کردم حاضر شدم و راه افتادم به سمت دانشگاه و از اونجایی که دانشگاه دور بود مجبور شدم با اتوبوس برم
سوار اتوبوس شدم جا نبود برای نشستن پس مجبور شدم وایستم
پرش زمانی به دانشگاه
رسیدم دانشگاه یکم استرس گرفتم ترسیدم بچا از من بدشون بیاد و مسخرم کنن شاید بعضی ها فکر کنن این ترس مسخرس و بچگونس ولی واقعیت اینه که من از این جور چیزا میترسم توی همین فکرا بودم که دستی رو روی شونم حس کردم برگشتم دیدم الکس وایستاده پشتم
*سلام ا/ت
+سلام الکس چطوری؟
*خوبم مرسی توقع نداشتم بیرون از دانشگاه ببینمت
+همچنین
*خب بیا باهم بریم تو
الکس ویو
دیدم ا/ت جلوی در دانشگاه وایستاده و انگار ترسیده راستش از
ا/ت خوشم میومد برای همین خواستم کمکش کنم پس رفتم دستش رو گرفتم و باهم رفتیم تو
ا/ت ویو
دیدم الکس دستمو گرفتم اولش یکم تعجب کردم ولی خب به عنوان دوست خیلی خوشحال بودم که دستم رو گرفته می خواستم این دوست همینجوری بمونه و نه بیشتر بشه نه کمتر
۳.۴k
۱۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.