دخترک مغرور🧬♥️
دخترک مغرور🧬♥️
پارت ۹۹
arslwn
رفتم از زندان بیرون دیدم محراب و ممد تو ماشین منتظرن سوار ماشین شدم گردنم میسوخت ولی بهش توجهی نکردم
ارسلان : کجا میری ممد
ممد : بیمارستان
ارسلان : پیش دیانا
ممد : نخیر برا گردنت
ارسلان: نمیخاد فعلا برو خونه من خوبم
ممد : کلی ازت خون رفته خیلی خری ارسلان
ارسلان : ممد میگم خوبم
اتقد به یچیزی گیر نده
محراب : ارسلان نگرانته
ارسلان : نمیخام کسی نگرانم باشه
فعلا قرصامو نخوردم حالم خوب نی ممد تروخدا جون ارسلان برو خونه
ممد : باشه
ارسلان : رسیدم خونه سریع رفتم قرصامو خوردم
لباسامو عوض کردم گردنم مث چی میسوخت
دیدم ممد با جعبه کمک های اولیه اومد تو اتاق
ممد : بیا گردنت رو ببندم
ارسلان : نمیخاد دستت درد نکنه
ممد : مث چی دارع خون میره ازت
اندازه کافی کم خونی داری بیا ببندم بیشتر خون نره ازت
ارسلان : مرسی
ممد گردنمو بست داش میرف گفتم : ممد اگه پیمان بمیره چی میشه
ممد : نمیمیره سگ جون تر از این حرفاست
ارسلان : امیدوارم نمیره
ممد : نمیمیره نگران نباش
فکرتم درگیر این جور چیزا نکن
ارسلان: ممد پای جون خودمو اون وسطه چطوری فکرم درگیر نباشه
ممد : ارسلان با این حرفا خودت نابود میشی
ارسلان: من نابود شدم
ممد : خودت فک میکنی
ارسلان : فک نمیکنم من نابود شدم ممد
ممد : تا منو داری حق نداری نابود بشی
ارسلان: ولی شدم
ممد: ممد خوبت میکنه
ارسلان: خوبم کن ممد
خوبم کن
ممد : خوبت میکنم
ارسلان: (سکوت)
ممد رف منم دراز کشیدم...
ادامه دارد....
پارت ۹۹
arslwn
رفتم از زندان بیرون دیدم محراب و ممد تو ماشین منتظرن سوار ماشین شدم گردنم میسوخت ولی بهش توجهی نکردم
ارسلان : کجا میری ممد
ممد : بیمارستان
ارسلان : پیش دیانا
ممد : نخیر برا گردنت
ارسلان: نمیخاد فعلا برو خونه من خوبم
ممد : کلی ازت خون رفته خیلی خری ارسلان
ارسلان : ممد میگم خوبم
اتقد به یچیزی گیر نده
محراب : ارسلان نگرانته
ارسلان : نمیخام کسی نگرانم باشه
فعلا قرصامو نخوردم حالم خوب نی ممد تروخدا جون ارسلان برو خونه
ممد : باشه
ارسلان : رسیدم خونه سریع رفتم قرصامو خوردم
لباسامو عوض کردم گردنم مث چی میسوخت
دیدم ممد با جعبه کمک های اولیه اومد تو اتاق
ممد : بیا گردنت رو ببندم
ارسلان : نمیخاد دستت درد نکنه
ممد : مث چی دارع خون میره ازت
اندازه کافی کم خونی داری بیا ببندم بیشتر خون نره ازت
ارسلان : مرسی
ممد گردنمو بست داش میرف گفتم : ممد اگه پیمان بمیره چی میشه
ممد : نمیمیره سگ جون تر از این حرفاست
ارسلان : امیدوارم نمیره
ممد : نمیمیره نگران نباش
فکرتم درگیر این جور چیزا نکن
ارسلان: ممد پای جون خودمو اون وسطه چطوری فکرم درگیر نباشه
ممد : ارسلان با این حرفا خودت نابود میشی
ارسلان: من نابود شدم
ممد : خودت فک میکنی
ارسلان : فک نمیکنم من نابود شدم ممد
ممد : تا منو داری حق نداری نابود بشی
ارسلان: ولی شدم
ممد: ممد خوبت میکنه
ارسلان: خوبم کن ممد
خوبم کن
ممد : خوبت میکنم
ارسلان: (سکوت)
ممد رف منم دراز کشیدم...
ادامه دارد....
۴۷۰
۰۴ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.