سناریو: "وقتی زیباترین زن جهان میشه" part ²
جیمین:خب پس تو مراسم کنار اون پسره نشسته بودی؟
آچا:بابا اصلا واست مهم نباشه ک زیباترین زن جهان شدمااا!
جیمین:چ نیازی ب دونستنش دارم وقتی الهه ی زیبایی جلوم نشسته,حالا بگو مخشو زدی!قدش خوب بود,ب نظرم پسر خوبی بود واسه داماد من شدن ...
آچا:باباااا
جیمین:ببند...بده میخام از سینگلی درت بیارم🫥
آچا:بابا من خودم دوس پسر دار..یعنی چیز داشتی میگفتی😃
جیمین:تو دوس پسر داری!بزنم با ¹⁰ روش جیمینی ب فاکت بدم!
آچا:مگه ⁷ روش نبود؟
جیمین:حالا من سه تا بیشتر گفتم🫥
آچا:بابا ب خدا باش کات نبکنم غلط کردم فقط جرم نده...
جیمین دخترشو بغل کرد و گفت:اشکال درکت میکنم اگه میخای باش باشیااا,ولی برام سوال کدوم آدمی دختر غرو غرویه منک تحمل میکنه🫥
آچا:بابااااا
جیمین:غلط کردممم*فرار میکنه
_____
تهیونگ:نح یکی دیگه...اینم خوب نیس...همه جاش بازه پرنسس!یکی دیگه....این خیلی تنگه مادمازل....
می یونگ:بابااا...ب مسیح من اومدم ب مناسب زیباترین زن جهان شدن,خرید کنم,ب مولا مثل شوگر ددی رفتار میکنی!
اون ب کنار مگه برای تو اومدیم خرید!
تهیونگ:عصیصم... اولن ب هر حال منم زیباترین مرد جهانم,اوکی؟ دومن,اع خداتم باشه همچین بابایی داری!
می یونگ:اوکییییی...
تهیونگ:میدونی چرا اسمتو گذاشتم می یونگ؟
می یونگ:نمد شوگر ددی!
تهیونگ:جلو مامانت ابنو بگو تا جرت بده...بچه بخاطر اینکه معنیش میشه "دختر زیبا" اینهمه سال درس خوندی اینو بلد نیستی؟!
می یونگ:آپاااا...
تهیونگ:اوکی خفه میشم تو لباس انتخاب کن...
تهبونگ:راستی کارت آوردی؟
می یونگ:*نگاه غضب ناک>
تهیونگ:مغازه رو برات بخرم پرنسس کیم؟
_____
جونگ کوک:خب...ادامه بده عصیصم*عصبی_داد
سویون:بابایی...مطمئن باشم وقتی بگم بت ب فاک نمیرم؟!*داد
جونگ کوک:نگران نباش بگو پرنسس جئون*ب فاک میری نگو بش_داد>
سویون:بعدش ک داشتم میمدم بیرون دستمو گرفت و گفت ک اگه بخام میتونیم بیشتر باهم آشنا شیم...
جونگ کوک:و تو چی بش گفتی؟*عصبی_داد
سویون:جوابشو ندادم اصلا رفتم تو ماشین عمو تهیونگ نشستم.
پدر و دختر از ترن هوایی پایین اومدن...
جونگ کوک:اگه بالایه ترن هوایی نبودیم اینو میگفتی قطعا ب فاکت میدادم...
سویون:بابا ی سوال؟
جونگ کوک:جانم پرنسس جئون؟
سویون:مگه پدر و دخترم میتونن باهم سک*س کنن؟
جونگ کوک:🫥
جونگ کوک:تو ک از منم فاسد تری🫥 حداقل تو مکان عمومی یکم رمزی بگو,بگو کارایه خاکبرسری ای چیزیی🫥
سویون:حالا میتونن بکنن یا نه؟
جونگ کوک:نح🫥 بعدشم مگه من خرم*این سناریوعه*خرج اضافه کنم تو این اقتصاد فاکی🫥
سویون:بابا...تو پولداری!
جونگ کوک:راس میگی🫥
سویون:👩🦯______
جونگ کوک:هیی...کجا نیری وایسا منم بیاممم...
سویون:هیم...بله؟
جونگ کوک:ب مناسبت زیباترین زن جهان شدنت واست گردنبند گرفتم نیلوفر آبیه من!
****
نظر؟
آچا:بابا اصلا واست مهم نباشه ک زیباترین زن جهان شدمااا!
جیمین:چ نیازی ب دونستنش دارم وقتی الهه ی زیبایی جلوم نشسته,حالا بگو مخشو زدی!قدش خوب بود,ب نظرم پسر خوبی بود واسه داماد من شدن ...
آچا:باباااا
جیمین:ببند...بده میخام از سینگلی درت بیارم🫥
آچا:بابا من خودم دوس پسر دار..یعنی چیز داشتی میگفتی😃
جیمین:تو دوس پسر داری!بزنم با ¹⁰ روش جیمینی ب فاکت بدم!
آچا:مگه ⁷ روش نبود؟
جیمین:حالا من سه تا بیشتر گفتم🫥
آچا:بابا ب خدا باش کات نبکنم غلط کردم فقط جرم نده...
جیمین دخترشو بغل کرد و گفت:اشکال درکت میکنم اگه میخای باش باشیااا,ولی برام سوال کدوم آدمی دختر غرو غرویه منک تحمل میکنه🫥
آچا:بابااااا
جیمین:غلط کردممم*فرار میکنه
_____
تهیونگ:نح یکی دیگه...اینم خوب نیس...همه جاش بازه پرنسس!یکی دیگه....این خیلی تنگه مادمازل....
می یونگ:بابااا...ب مسیح من اومدم ب مناسب زیباترین زن جهان شدن,خرید کنم,ب مولا مثل شوگر ددی رفتار میکنی!
اون ب کنار مگه برای تو اومدیم خرید!
تهیونگ:عصیصم... اولن ب هر حال منم زیباترین مرد جهانم,اوکی؟ دومن,اع خداتم باشه همچین بابایی داری!
می یونگ:اوکییییی...
تهیونگ:میدونی چرا اسمتو گذاشتم می یونگ؟
می یونگ:نمد شوگر ددی!
تهیونگ:جلو مامانت ابنو بگو تا جرت بده...بچه بخاطر اینکه معنیش میشه "دختر زیبا" اینهمه سال درس خوندی اینو بلد نیستی؟!
می یونگ:آپاااا...
تهیونگ:اوکی خفه میشم تو لباس انتخاب کن...
تهبونگ:راستی کارت آوردی؟
می یونگ:*نگاه غضب ناک>
تهیونگ:مغازه رو برات بخرم پرنسس کیم؟
_____
جونگ کوک:خب...ادامه بده عصیصم*عصبی_داد
سویون:بابایی...مطمئن باشم وقتی بگم بت ب فاک نمیرم؟!*داد
جونگ کوک:نگران نباش بگو پرنسس جئون*ب فاک میری نگو بش_داد>
سویون:بعدش ک داشتم میمدم بیرون دستمو گرفت و گفت ک اگه بخام میتونیم بیشتر باهم آشنا شیم...
جونگ کوک:و تو چی بش گفتی؟*عصبی_داد
سویون:جوابشو ندادم اصلا رفتم تو ماشین عمو تهیونگ نشستم.
پدر و دختر از ترن هوایی پایین اومدن...
جونگ کوک:اگه بالایه ترن هوایی نبودیم اینو میگفتی قطعا ب فاکت میدادم...
سویون:بابا ی سوال؟
جونگ کوک:جانم پرنسس جئون؟
سویون:مگه پدر و دخترم میتونن باهم سک*س کنن؟
جونگ کوک:🫥
جونگ کوک:تو ک از منم فاسد تری🫥 حداقل تو مکان عمومی یکم رمزی بگو,بگو کارایه خاکبرسری ای چیزیی🫥
سویون:حالا میتونن بکنن یا نه؟
جونگ کوک:نح🫥 بعدشم مگه من خرم*این سناریوعه*خرج اضافه کنم تو این اقتصاد فاکی🫥
سویون:بابا...تو پولداری!
جونگ کوک:راس میگی🫥
سویون:👩🦯______
جونگ کوک:هیی...کجا نیری وایسا منم بیاممم...
سویون:هیم...بله؟
جونگ کوک:ب مناسبت زیباترین زن جهان شدنت واست گردنبند گرفتم نیلوفر آبیه من!
****
نظر؟
۲۵.۸k
۲۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.