فیک تهیونگ پارت :۸

fake taehyong part : 8

اونا سوار هواپیما شدن و به دنبال جاشون بودن
+:من کجا باید بشینم (روبه مهماندار)

مهمانداری :اون صندلی شماست

+:ممنونم

(از زبون ادمین )

لیانم جاش صندلی بغلی ا.ت بود و رفت پیشش و دستای لرزون ات تو دستاش قفل کرد)

&خوب تموم شد همه چی تموم شد

+:نتونستم با میا خدافظی کنم (بغض)

&:ات ناراحت نباش بهت قول میدم ک دوباره میبینیش

+:......

&:ات لطفا جواب بده باشه (انگشت کوچیکشو به سمت ات دراز میکنه به معنی قول دادن)

+:باشه (انگشتشو میبره سمت لیان و بهم قول میدن)

&:اوهوم خوبه حالا میتونی سرتو بزاری رو شونمو یکم بخوابیم

+:باشه مرسی (دماغشو بالا میکشه)

(ات سرشو میزاره رو شونه ی لیان و چشماشو میبنده )

(ویو ۳۰ مین بعد )

&:ات بلند شو باید ی چیزی بخوری

+:باشه (خمیازه میکشه)

با کمک مهماندار میز جلویی صندلی شونو باز میکنن و غذا هاشون به همراه نوشیدنی میزارن روی میز

۳۰مین بعد خوردن غذا ها و جمع کردن ظرفای پلاستیکی

ات تو فکر فرو رفته بودک دید لیان صداش میزنه میگه........

بچه ادمین بالاخره زنده شد .....

یس لطفا حمایت کنیدددددد🤗🌼












#بی_تی_اس #فیک #فیلم_کره_ای #فیک_بی_تی_اس #فیک_تهیونگ #فیکشن #رمان #وانشات #کیپاپ #رمان #فیک_جونگ_کوک #فیک_جیمین #فیک_نامجون #فیک_جین #فیک_شوگا #فیک_جیهوپ #رمان_بی_تی_اس