وقتی سونگمین فکر میکنه چان بهش خیانت کرده(درخواستی)
چان درحالی که بغض کرده بود سرشو انداخت پایین
جیسونگ:چان تو واقعا به سونگمین خیانت کردی؟
چان با این حرف جیسونگ متعجب شد ، چان؟ خیانت به عزیزترین کسش؟ نه این امکان نداشت
چان سرشو داد بالا و گفت
چان:نه ، من هیچوقت به سونگمین خیانت نمیکنم
جیسونگ:ولی اون تورو داخل خونه درحالی که سر یا دختر رو پات خواب بود دید
چان:اون خواهرم بود…وایسا ، نکنه بخاطر همین حالش بد شد؟
چانگبین:آفرین ، دقیقا بخاطر همین حالش بد شده
چان که فهمید مقصر خودشه ، شروع کرد به گریه کردن
فلیکس:گریه نکن چان ، چیزی نشده سونگمین زود خوب میشه و میتونی بهش بگی دچار سوئ تفاهم شده بود
چان:هق تقصیر منه(گریه)
مینهو:یاااا تو که کاری نکردی سونگمین اشتباه متوجه شد ، حالا ام بیا بریم داخل بیمارستان ممکنه بخوان باهامون صحبت کنن
چان:هق بریم
رفتن داخل بیمارستان و روی صندلی نشستن همه ناراحت بودن و چان داشت بخاطر عشقش گریه میکرد
بعد از چند دقیقه دکتر اومد گفت سونگمین بهوش اومده و یکی میتونه بره ببینتش
اعضا چان رو فرستادن تا بره همت چیز رو برای سونگمین توضیح بده
چان اشکاشو پاک کرد و رفت داخل اتاقی که سونگمین داخلش بود و با سونگمینی که داشت به دیوار سمت راستش نگاه میکرد مواجه شد
رفت سمت سونگمین و گفت
چان:س..س..س..سلام
سونگمین درجواب چان فقط سکوت کرد
چان:باور کن بهت خیانت نکردم ، تو تمام زندگیمی ، چطور میتونم بهت خیانت کنم؟
سونگمین به چان نگاه کرد و گفت
سونگمین:من روانیم؟ منظورت اینه که من توهم زدم؟ چان من با چشمای خودم دیدم اون دختره روی پاهات خوابیده بود
چان:اون خواهرم بود
سونگمین:چی؟
چان:خواهرم بود ، میخوای بهش زنگ بزنم ازش بپرس
سونگمین خندید
چان:چرا میخندی؟
سونگمین:یادم رفت که تو هیچوقت از اعتمادم سوئ استفاده نمیکنی
سونگمین:ببخشید که اشتباه فکر کردم
چان:اشکالی نداره
چان سونگمین روبغل کرد و بوسید
چان:تا وقتی تو رو دارم به آدم دیگه حتی فکرم نمیکنم(لبخند)
چان:دوستت دارم سونگمین(لبخند)
سونگمین:دوستت دارم پیرمرد(لبخند)
(پایان)
#استری_کیدز
#بنگچان
#لینو
#چانگبین
#هیونجین
#هان
#فلیکس
#سونگمین
#جونگین
#تکپارتی
#چندپارتی
#وانشات
#سناریو
#تصورکن
#فیک
#فیکشن
جیسونگ:چان تو واقعا به سونگمین خیانت کردی؟
چان با این حرف جیسونگ متعجب شد ، چان؟ خیانت به عزیزترین کسش؟ نه این امکان نداشت
چان سرشو داد بالا و گفت
چان:نه ، من هیچوقت به سونگمین خیانت نمیکنم
جیسونگ:ولی اون تورو داخل خونه درحالی که سر یا دختر رو پات خواب بود دید
چان:اون خواهرم بود…وایسا ، نکنه بخاطر همین حالش بد شد؟
چانگبین:آفرین ، دقیقا بخاطر همین حالش بد شده
چان که فهمید مقصر خودشه ، شروع کرد به گریه کردن
فلیکس:گریه نکن چان ، چیزی نشده سونگمین زود خوب میشه و میتونی بهش بگی دچار سوئ تفاهم شده بود
چان:هق تقصیر منه(گریه)
مینهو:یاااا تو که کاری نکردی سونگمین اشتباه متوجه شد ، حالا ام بیا بریم داخل بیمارستان ممکنه بخوان باهامون صحبت کنن
چان:هق بریم
رفتن داخل بیمارستان و روی صندلی نشستن همه ناراحت بودن و چان داشت بخاطر عشقش گریه میکرد
بعد از چند دقیقه دکتر اومد گفت سونگمین بهوش اومده و یکی میتونه بره ببینتش
اعضا چان رو فرستادن تا بره همت چیز رو برای سونگمین توضیح بده
چان اشکاشو پاک کرد و رفت داخل اتاقی که سونگمین داخلش بود و با سونگمینی که داشت به دیوار سمت راستش نگاه میکرد مواجه شد
رفت سمت سونگمین و گفت
چان:س..س..س..سلام
سونگمین درجواب چان فقط سکوت کرد
چان:باور کن بهت خیانت نکردم ، تو تمام زندگیمی ، چطور میتونم بهت خیانت کنم؟
سونگمین به چان نگاه کرد و گفت
سونگمین:من روانیم؟ منظورت اینه که من توهم زدم؟ چان من با چشمای خودم دیدم اون دختره روی پاهات خوابیده بود
چان:اون خواهرم بود
سونگمین:چی؟
چان:خواهرم بود ، میخوای بهش زنگ بزنم ازش بپرس
سونگمین خندید
چان:چرا میخندی؟
سونگمین:یادم رفت که تو هیچوقت از اعتمادم سوئ استفاده نمیکنی
سونگمین:ببخشید که اشتباه فکر کردم
چان:اشکالی نداره
چان سونگمین روبغل کرد و بوسید
چان:تا وقتی تو رو دارم به آدم دیگه حتی فکرم نمیکنم(لبخند)
چان:دوستت دارم سونگمین(لبخند)
سونگمین:دوستت دارم پیرمرد(لبخند)
(پایان)
#استری_کیدز
#بنگچان
#لینو
#چانگبین
#هیونجین
#هان
#فلیکس
#سونگمین
#جونگین
#تکپارتی
#چندپارتی
#وانشات
#سناریو
#تصورکن
#فیک
#فیکشن
۱۳.۷k
۰۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.