وقتی بغضم شکسته شد...
وقتی بغضم شکسته شد...
و نفس هایم؛
غرق شد در اندوه و بی تابی،
فقط "سکوت" با من بود!!
گاه گاهی که تنم...
خسته از لحظه ها؛
به سوی تلخ ترین مرداب زندگی کشیده می شد،
و شب هایی که بالشم
خیس می شد از اشک شبانه حسرت...
فقط "سکوت" با من بود
فقط "سکوت" با من بود
فقط "سکوت" با من بود
و نفس هایم؛
غرق شد در اندوه و بی تابی،
فقط "سکوت" با من بود!!
گاه گاهی که تنم...
خسته از لحظه ها؛
به سوی تلخ ترین مرداب زندگی کشیده می شد،
و شب هایی که بالشم
خیس می شد از اشک شبانه حسرت...
فقط "سکوت" با من بود
فقط "سکوت" با من بود
فقط "سکوت" با من بود
۱.۷k
۰۱ آبان ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.