سناریو( در خواستی)
سناریو( در خواستی)
وقتی مسابقه شنا داری و میگن میشه نه چون همه میبیننت
نامجون:رو حرف من حرف نزن.. لطفا... خیلی بده که ببیننت .. میدونم مهمه ولی... نه از. ت نمی زارم بری
جین:اگر بری دیگه نه من نه تو
شوگا: واقعا؟ میخوای بری؟ اونم با همچین لباسای؟ جلو اون همه ادم؟ اصن رشته ورزشیت رو بکن فوتبال🥲
هوبی:ا.ت... عشقمم...نرو دیگههه
جیمین: جرئت داری بپوش پاتو بزاری از در بیرون
ته محکم بغلت میکنه:تا فردا همین جوری میگیرمت که از دستم فرار نکن بری استخر
کوک این جوریه که اهمیت نداره ولی در رو قفل کرده :اعععع در قفله؟ منم که کیلیدم نیس... توهم که کیلیدم دست منه.. پس... میتونی بری..
وقتی مسابقه شنا داری و میگن میشه نه چون همه میبیننت
نامجون:رو حرف من حرف نزن.. لطفا... خیلی بده که ببیننت .. میدونم مهمه ولی... نه از. ت نمی زارم بری
جین:اگر بری دیگه نه من نه تو
شوگا: واقعا؟ میخوای بری؟ اونم با همچین لباسای؟ جلو اون همه ادم؟ اصن رشته ورزشیت رو بکن فوتبال🥲
هوبی:ا.ت... عشقمم...نرو دیگههه
جیمین: جرئت داری بپوش پاتو بزاری از در بیرون
ته محکم بغلت میکنه:تا فردا همین جوری میگیرمت که از دستم فرار نکن بری استخر
کوک این جوریه که اهمیت نداره ولی در رو قفل کرده :اعععع در قفله؟ منم که کیلیدم نیس... توهم که کیلیدم دست منه.. پس... میتونی بری..
۱۱.۳k
۲۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.