عشق خریدنی 사랑 쇼핑
Prt24
#عشق_خریدنی
사랑 쇼핑
کوک
که صدای باز شدن در اومد دکتر اومده بود بیرون
هرچی ازش پرسیدم چی شده لب باز نمی کرد که نمی کرد فقط ناراحتی توی چشماش پیدا بود
رفتم داخل و دیدم ا/ت روش ی پارچه سفید بود
دستمو نزدیک پارچه بردم تا صورت رنگ. پریده زندگیم رو ببینم که دکتر دستمو گرفت و گفت: ببخشید اما شما نباید این کارو بکنید اون مریض مرده و ما باید اون رو به سرد خونه ببریم
کوک :حداقل بزارین بغلش کنم
دکتر :خیلی خب سریع و کسی هم نبینه
کوک :خیلی خب
ا/ت رو بغل کردم یکمی درشت تر شده بود ا/ت اما خب نمی دونم شاید بخاطر این بود که مرده
اشکام سرا زیر شد
هی با خودم می گفتم که تقصیر منه که ا/ت مرده اگه من سرش قمار نمی کردم این طور نمی شد اگه
یکم حواسم بیشتر بهش بود این طوری نمی شد
داشتم با خودم چرت و پرت می گفتم که گوشیم زنگ خورد
"" مکالمه ""
...............................
لایک کن لطفا ✨🥺
بیب بریم پارت بدی 🐼 🧚🏻♀️
#عشق_خریدنی
사랑 쇼핑
کوک
که صدای باز شدن در اومد دکتر اومده بود بیرون
هرچی ازش پرسیدم چی شده لب باز نمی کرد که نمی کرد فقط ناراحتی توی چشماش پیدا بود
رفتم داخل و دیدم ا/ت روش ی پارچه سفید بود
دستمو نزدیک پارچه بردم تا صورت رنگ. پریده زندگیم رو ببینم که دکتر دستمو گرفت و گفت: ببخشید اما شما نباید این کارو بکنید اون مریض مرده و ما باید اون رو به سرد خونه ببریم
کوک :حداقل بزارین بغلش کنم
دکتر :خیلی خب سریع و کسی هم نبینه
کوک :خیلی خب
ا/ت رو بغل کردم یکمی درشت تر شده بود ا/ت اما خب نمی دونم شاید بخاطر این بود که مرده
اشکام سرا زیر شد
هی با خودم می گفتم که تقصیر منه که ا/ت مرده اگه من سرش قمار نمی کردم این طور نمی شد اگه
یکم حواسم بیشتر بهش بود این طوری نمی شد
داشتم با خودم چرت و پرت می گفتم که گوشیم زنگ خورد
"" مکالمه ""
...............................
لایک کن لطفا ✨🥺
بیب بریم پارت بدی 🐼 🧚🏻♀️
۱۳.۳k
۰۷ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.