✦✧✧ - ✧✧✦ اجـبــار p▪︎⁷⁵
تصمیمو گرفتم و دیگه نمیخوام فکر کنم و تغییرش بدم
اوفف تحمل ندارم یعنی الان بهش بگم...نه بابا این وقت شب خوابه مگه دیوونه ام....برم پیشش...دیوونه شدم اینوقت شب تو این بارون مگه تاکسی هست آخه
از زبان کوک:
اصلا نمیتونم بخوابم هرکاری میکردم نمیتونستم از فکرش بیام بیرون (صدای گوشی اومد)
یعنی کیه این وقت شب
+ا/ت؟...نکنه وای نه خوش بین باش
+ا..الو سلام
_سلام
+چ..چیزی شده
_آره میخواستم بگم که....که..دوستت دارم
+حالت خوبه ا/ت خوابی چیزی دیدی
_عح تو چقد دیوونه این این یعنی میخوام برگردیم...وای....خدافظ
+ا/ت مطمئنی....خواب که نیستی..الو...الووووووو
اوفف الان که دیگه اصلا نمیتونم بخوابم....شت دختره رسما الان زنگ زد بهم گفت.....وای آره دیگه دوسم داره...اوفف چیکار کنم نمیتونم داد بزنم ....آخه الان وقت گفتن بود هیچکاری نمیتونم بکنم
••••••••••••••••••••••••
_آخيش اگه نمیگفتم خوابم نمیبرد...فردا بغلش کنم؟....بوسش کنم...وایی دلم واسه بوی ادکلنشم تنگ شده...
چند دقیقه بعد:
_عح ...چرا خوابم نمیبره....این صدای جونگ کوک نیس؟....بهتره بخوابم تا دیوونه نشدم...
+ا/تتتتتت
_انگار خودشه
+ا/تتت
_صداش از بیرون میاد؟...
رفتم پنجره رو باز کردمو...وای اینجا چیکار میکنه..سریع رفتم پایین
_اینجا چیکار میکنی....وای خیس شدی که بدو بریم بالا بدووو
+ا/ت...من
_سرما میخوری بیا بریمم
+ا/ت....
_..........
(دستش را کشید و لب هایش را بوسید)
اولش کپ کردم ولی بعدش همراهیش کردم..........................کم کم نفس کم آوردم ولی ول نمیکرد...هر چقد با مشت میزدم بهش نمیفهمید...
+..... (نفس زنان)
_دیوونه...
+(خنده)
اوفف تحمل ندارم یعنی الان بهش بگم...نه بابا این وقت شب خوابه مگه دیوونه ام....برم پیشش...دیوونه شدم اینوقت شب تو این بارون مگه تاکسی هست آخه
از زبان کوک:
اصلا نمیتونم بخوابم هرکاری میکردم نمیتونستم از فکرش بیام بیرون (صدای گوشی اومد)
یعنی کیه این وقت شب
+ا/ت؟...نکنه وای نه خوش بین باش
+ا..الو سلام
_سلام
+چ..چیزی شده
_آره میخواستم بگم که....که..دوستت دارم
+حالت خوبه ا/ت خوابی چیزی دیدی
_عح تو چقد دیوونه این این یعنی میخوام برگردیم...وای....خدافظ
+ا/ت مطمئنی....خواب که نیستی..الو...الووووووو
اوفف الان که دیگه اصلا نمیتونم بخوابم....شت دختره رسما الان زنگ زد بهم گفت.....وای آره دیگه دوسم داره...اوفف چیکار کنم نمیتونم داد بزنم ....آخه الان وقت گفتن بود هیچکاری نمیتونم بکنم
••••••••••••••••••••••••
_آخيش اگه نمیگفتم خوابم نمیبرد...فردا بغلش کنم؟....بوسش کنم...وایی دلم واسه بوی ادکلنشم تنگ شده...
چند دقیقه بعد:
_عح ...چرا خوابم نمیبره....این صدای جونگ کوک نیس؟....بهتره بخوابم تا دیوونه نشدم...
+ا/تتتتتت
_انگار خودشه
+ا/تتت
_صداش از بیرون میاد؟...
رفتم پنجره رو باز کردمو...وای اینجا چیکار میکنه..سریع رفتم پایین
_اینجا چیکار میکنی....وای خیس شدی که بدو بریم بالا بدووو
+ا/ت...من
_سرما میخوری بیا بریمم
+ا/ت....
_..........
(دستش را کشید و لب هایش را بوسید)
اولش کپ کردم ولی بعدش همراهیش کردم..........................کم کم نفس کم آوردم ولی ول نمیکرد...هر چقد با مشت میزدم بهش نمیفهمید...
+..... (نفس زنان)
_دیوونه...
+(خنده)
۱۶.۰k
۳۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.