♡ ماه سفید من ♡
♡ ماه سفید من ♡
پارت : ۲۹
همینجوری تو خونه نشسته بودن که یهو یکی در زد
( مامان ا/ت و مامان تهیونگ رفتن )
( ادمین ویو )
ا/ت رفت و در رو باز کرد که یهو چند تا مرد و دو تا زن که کاملا لباس های سیاه پوشیده بودن و هیچی از صورتشون معلوم نبود اومدن تو که یکی از اون
مرد ها یه تفنگ در آورد و گرفت رو سر تهیونگ ، تهیونگ هم یه تفنگ در آورد
و به سمت مرد گرفت بعد مرده یه علامت داد و هردو تفنگ هاشونو آوردن پایین بعد همشون ماسک هاشونو در آوردن اونا اعضای گروه بودن و هانا و لیا
( ا/ت ویو )
با هانا و لیا رفتیم بالا تو اتاق من
لیا : خب چخبر ا/ت خانوم ؟
ا/ت : میبینی که
هانا : بیاین جرعت حقیقت بازی کنیم
ا/ت : باشه
لیا : منم پایم
و شروع کردیم به جرعت و حقیقت بازی کردن بطری رو چرخوندیم به منو هانا افتاد
لیا : بزار یه فاتحه بخونم بعد شروع کنید
ا/ت : منم برای خودم فاتحه میخونم
هانا : ( لبخند شیطانی )
( هانا ذهن منحرفی داره )
ا/ت : خو بگو دیگه
هانا : خب ، تو واقعا تهیونگ رو دوست داری ؟
ا/ت : معلومه
هانا : تاحالا س*ک*س کردین ؟
لیا : قبول نیست
هانا : چرا ؟
لیا : اولا ، انقدر منحرف بازی در نیار ، دوما ، باید یک سوال بپرسی
ا/ت : آره ( منظورش اینکه تهیونگ کردتش ) ...ادامه دارد
پارت : ۲۹
همینجوری تو خونه نشسته بودن که یهو یکی در زد
( مامان ا/ت و مامان تهیونگ رفتن )
( ادمین ویو )
ا/ت رفت و در رو باز کرد که یهو چند تا مرد و دو تا زن که کاملا لباس های سیاه پوشیده بودن و هیچی از صورتشون معلوم نبود اومدن تو که یکی از اون
مرد ها یه تفنگ در آورد و گرفت رو سر تهیونگ ، تهیونگ هم یه تفنگ در آورد
و به سمت مرد گرفت بعد مرده یه علامت داد و هردو تفنگ هاشونو آوردن پایین بعد همشون ماسک هاشونو در آوردن اونا اعضای گروه بودن و هانا و لیا
( ا/ت ویو )
با هانا و لیا رفتیم بالا تو اتاق من
لیا : خب چخبر ا/ت خانوم ؟
ا/ت : میبینی که
هانا : بیاین جرعت حقیقت بازی کنیم
ا/ت : باشه
لیا : منم پایم
و شروع کردیم به جرعت و حقیقت بازی کردن بطری رو چرخوندیم به منو هانا افتاد
لیا : بزار یه فاتحه بخونم بعد شروع کنید
ا/ت : منم برای خودم فاتحه میخونم
هانا : ( لبخند شیطانی )
( هانا ذهن منحرفی داره )
ا/ت : خو بگو دیگه
هانا : خب ، تو واقعا تهیونگ رو دوست داری ؟
ا/ت : معلومه
هانا : تاحالا س*ک*س کردین ؟
لیا : قبول نیست
هانا : چرا ؟
لیا : اولا ، انقدر منحرف بازی در نیار ، دوما ، باید یک سوال بپرسی
ا/ت : آره ( منظورش اینکه تهیونگ کردتش ) ...ادامه دارد
۱۸.۱k
۱۲ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.