part³
part³
Daddy fucker vahshim🥑
ووی ا/ت
که یهو...ته صدایی شنید و از من جدا شد و لباساشو پوشید و به من گفت...
&لباساتو بپوش یه صدایی شنیدم
+باشه.. نکنه ارباب داره میاد اینجا؟
&نمیدونم شاید تو لباساتو بپوش بیا پایین پیشه ارباب
+باشه پو برو من میام
&باشه من رفتم
ویو ته
از اتاق ا/ت رفتم بیرون دیدم کوک داره میاد سمت من
-ا/ت چرا دیر کرد؟
&چیزه روز اولشه برای همون
-باشه بهش بگو زود بیاد پایین قوانین رو بهش بگم
&چشم
&ا/ت؟
+بله
&اماده ای
+اره
&بیا بریم پایین
+باشه
+صبح بخیر ارباب
-صبح بخیر... میخام چند تا قوانین بهت بگم
+میشنوم
-قانون یک:بدون اجازه ی من بیرون نمیری وگرنه تنبیه میشی
قانون دو:با هیچ پسری حرف نمیزنی ورنه تنبیه میشی
قانون سه:هر کاری میخاستی بکنی اول به من میگی که دردسر درست نکن ی وگرنه تنبیه میشی
قانون چهار:به من و ته احترام میزاری وگرنه داخل اتاقت حبس میشی
+چشم
-افرین حالا برو صبحانه درست کن
+چشم
&کوک بیا ما بشینیم سره مبل قهوه بخوریم
-باشه
ویو ا/ت
رفتم داخل اشپز خونه پنکیک درست کردم با کیک تمشک و مربای البالو که دیدم یکی وارد اشپز خونه شد یه زن بود سنش انگاری زیاد بود یه سلامی کردم..
+سلام خانم
∆سلام من اجوما هستم شما؟
+من ا/ت برای اشپزخونه مسئول هستم
∆اها باشه پس من میرم
علامت اجوما∆
ویو ا/ت
اون خانمه رفت و منم به کارم ادامه دادم و یه شیر کارایی داغ هم درست کردم و همون خانمه یعنی اجوما رو صدا زدم میز رو بچینه بعد که میز رو چیند غذاهارو بردم سره میز و به ارباب ته گفتم بیان سره میز...
+ارباب اقای ته بیان صبحانه
-الان میایم
&بریم کوک هوممم چه بوی خوبی میاد
-اره زود باش بریم بخوریم
*کوک و ته صبحانه شون رو خوردن و ته رفت اتاق ا/ت براش صبحانه ببره کوک هم رفت اتاق کارش*
&میتونم بیام تو؟
+بیا
&برات صبحانه اوردم
+ممنون
&خیلی خوشمزه بود
+چی؟
&چیزایی که درست کرده بودی
+اها ممنون... میتونی دیگه بری بیرون
&نمیرم
+چرا؟
edamash part4🖇
Daddy fucker vahshim🥑
ووی ا/ت
که یهو...ته صدایی شنید و از من جدا شد و لباساشو پوشید و به من گفت...
&لباساتو بپوش یه صدایی شنیدم
+باشه.. نکنه ارباب داره میاد اینجا؟
&نمیدونم شاید تو لباساتو بپوش بیا پایین پیشه ارباب
+باشه پو برو من میام
&باشه من رفتم
ویو ته
از اتاق ا/ت رفتم بیرون دیدم کوک داره میاد سمت من
-ا/ت چرا دیر کرد؟
&چیزه روز اولشه برای همون
-باشه بهش بگو زود بیاد پایین قوانین رو بهش بگم
&چشم
&ا/ت؟
+بله
&اماده ای
+اره
&بیا بریم پایین
+باشه
+صبح بخیر ارباب
-صبح بخیر... میخام چند تا قوانین بهت بگم
+میشنوم
-قانون یک:بدون اجازه ی من بیرون نمیری وگرنه تنبیه میشی
قانون دو:با هیچ پسری حرف نمیزنی ورنه تنبیه میشی
قانون سه:هر کاری میخاستی بکنی اول به من میگی که دردسر درست نکن ی وگرنه تنبیه میشی
قانون چهار:به من و ته احترام میزاری وگرنه داخل اتاقت حبس میشی
+چشم
-افرین حالا برو صبحانه درست کن
+چشم
&کوک بیا ما بشینیم سره مبل قهوه بخوریم
-باشه
ویو ا/ت
رفتم داخل اشپز خونه پنکیک درست کردم با کیک تمشک و مربای البالو که دیدم یکی وارد اشپز خونه شد یه زن بود سنش انگاری زیاد بود یه سلامی کردم..
+سلام خانم
∆سلام من اجوما هستم شما؟
+من ا/ت برای اشپزخونه مسئول هستم
∆اها باشه پس من میرم
علامت اجوما∆
ویو ا/ت
اون خانمه رفت و منم به کارم ادامه دادم و یه شیر کارایی داغ هم درست کردم و همون خانمه یعنی اجوما رو صدا زدم میز رو بچینه بعد که میز رو چیند غذاهارو بردم سره میز و به ارباب ته گفتم بیان سره میز...
+ارباب اقای ته بیان صبحانه
-الان میایم
&بریم کوک هوممم چه بوی خوبی میاد
-اره زود باش بریم بخوریم
*کوک و ته صبحانه شون رو خوردن و ته رفت اتاق ا/ت براش صبحانه ببره کوک هم رفت اتاق کارش*
&میتونم بیام تو؟
+بیا
&برات صبحانه اوردم
+ممنون
&خیلی خوشمزه بود
+چی؟
&چیزایی که درست کرده بودی
+اها ممنون... میتونی دیگه بری بیرون
&نمیرم
+چرا؟
edamash part4🖇
۱۷.۲k
۲۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.