آهنگ قلب من 🎼 ●Part 14●
بعد از نیم ساعت رسیدیم و شوگا رفت داخل اتاق مخصوصش تا حموم کنه و لباسشو عوض کنه منم تو این مدت زمان شروع کردم به نقاشی کشیدن کردن و یه انیمه دختر کشیدم و از اونجا که نقاشیم عالی بود خیلی قشنگ کشیدمش ، چهل دقیقه گذشت تا بالاخره شوگا اومد و کنارم نشست و به نقاشیم نگاه کرد
شوگا: چه قشنگ کشیدی
نابی: ممنون
شوگا: خب امروز دیگه باید نوشتن لیریک یه آهنگو تموم کنیم
نابی: اکی
من و شوگا شروع به کار کردیم و تا ساعت ۱۰ شب لیریک یک آهنگو بالاخره تموم کردیم
شوگا: خب اینم از این بلند شو بریم اداره پلیس
نابی: اداره پلیس چرا؟
شوگا: بخاطر اتفاق دیشب دیگه
نابی: اها باشه
بلند شدم و همراه با شوگا راه افتادیم ، بعد از یک ربع رسیدیم و رفتیم داخلو سمت بخش اطلاعات رفتیم
شوگا: سلام
مامور: سلام بفرمایین عمرتون
شوگا: تماس گرفته بودین برای پرونده خانم یونگ نابی
مامور: اووو بله همراهم بیاین
همراه اون مامور رفتیم و وارد اتاق رئیس پلیس شدیم و بعد از سلام کردن نشستیم روی صندلی رو به روی میز رئیس پلیس
ر.پ: خب خانم یونگ من واقعا بابت اتفاقی که براتون افتاده متاسفیم
نابی: خیلی ممنون
ر.پ: خب ما پرونده شکایتتون رو تنظیم کردیم و فقط مونده امضای شما و اینکه ما از این به بعد تو منطقه زندگیتون محفظ هایی رو قرار میدیم که مواظب شما باشن
نابی: ازتون ممنونم لطف میکنین
ر.پ: خواهش میکنم امنیت شما باید تامین بشه این وظیفه ی ماست
رئیس پلیس برگه هایی رو بهم داد و گفت که امضاشون کنم و منم اینکار رو کردم
ر.پ: خب لطفا از این به بعد خیلی مراقب باشید امیدوارم دیگه پاتون به اینجا باز نشه
نابی: مرسی با اجازتون دیگه ما بریم
ر.پ: بله بفرمایین
نابی: خدانگهدار
شوگا: خداحافظ
ر.پ: خدانگهدار
از اداره پلیس اومدیم بیرون و راه افتادیم سمت خونه ی من
نابی: شوگا میشه امشبم پیشم بمونی؟
شوگا: باشه ولی توی اتاق جدا
نابی: باشه(با خجالت)
بعد از چند مین رسیدیم و از ماشین پیاده شدیم رفتیم بالا
شوگا: خب دیگه بریم زود بخوابیم فردا صبح بتونیم راحت پاشیم
نابی: اکی شب خوش
شوگا: شب خوش راستی میتونم توهمین اتاق کناریت بمونم؟
نابی: آره فرقی نداره
شوگا: اکی شب خوش
شوگا و نابی هر کدوم رفتن توی اتاق های خودشون و بعد از انجام روتینشون خوابیدن
کپی ممنوع ❌
شوگا: چه قشنگ کشیدی
نابی: ممنون
شوگا: خب امروز دیگه باید نوشتن لیریک یه آهنگو تموم کنیم
نابی: اکی
من و شوگا شروع به کار کردیم و تا ساعت ۱۰ شب لیریک یک آهنگو بالاخره تموم کردیم
شوگا: خب اینم از این بلند شو بریم اداره پلیس
نابی: اداره پلیس چرا؟
شوگا: بخاطر اتفاق دیشب دیگه
نابی: اها باشه
بلند شدم و همراه با شوگا راه افتادیم ، بعد از یک ربع رسیدیم و رفتیم داخلو سمت بخش اطلاعات رفتیم
شوگا: سلام
مامور: سلام بفرمایین عمرتون
شوگا: تماس گرفته بودین برای پرونده خانم یونگ نابی
مامور: اووو بله همراهم بیاین
همراه اون مامور رفتیم و وارد اتاق رئیس پلیس شدیم و بعد از سلام کردن نشستیم روی صندلی رو به روی میز رئیس پلیس
ر.پ: خب خانم یونگ من واقعا بابت اتفاقی که براتون افتاده متاسفیم
نابی: خیلی ممنون
ر.پ: خب ما پرونده شکایتتون رو تنظیم کردیم و فقط مونده امضای شما و اینکه ما از این به بعد تو منطقه زندگیتون محفظ هایی رو قرار میدیم که مواظب شما باشن
نابی: ازتون ممنونم لطف میکنین
ر.پ: خواهش میکنم امنیت شما باید تامین بشه این وظیفه ی ماست
رئیس پلیس برگه هایی رو بهم داد و گفت که امضاشون کنم و منم اینکار رو کردم
ر.پ: خب لطفا از این به بعد خیلی مراقب باشید امیدوارم دیگه پاتون به اینجا باز نشه
نابی: مرسی با اجازتون دیگه ما بریم
ر.پ: بله بفرمایین
نابی: خدانگهدار
شوگا: خداحافظ
ر.پ: خدانگهدار
از اداره پلیس اومدیم بیرون و راه افتادیم سمت خونه ی من
نابی: شوگا میشه امشبم پیشم بمونی؟
شوگا: باشه ولی توی اتاق جدا
نابی: باشه(با خجالت)
بعد از چند مین رسیدیم و از ماشین پیاده شدیم رفتیم بالا
شوگا: خب دیگه بریم زود بخوابیم فردا صبح بتونیم راحت پاشیم
نابی: اکی شب خوش
شوگا: شب خوش راستی میتونم توهمین اتاق کناریت بمونم؟
نابی: آره فرقی نداره
شوگا: اکی شب خوش
شوگا و نابی هر کدوم رفتن توی اتاق های خودشون و بعد از انجام روتینشون خوابیدن
کپی ممنوع ❌
۶۰.۰k
۲۰ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.