Part 1
Part 1
(۱۶ ژوئن ۲۰۲۴)
(مرز کره و ژاپن)
(سرگرد ویو)
این وضعیت اصلا خوب نیست سرباز های ژاپنی به کشور حمله کردن همش هم بخاطر اون باند مسخره ی مافیاییه که از کره رفته ژاپن و کاری کرده که بین این دو کشور جنگ رخ بده مجبورم که اون تیم مخفی رو خبر کنم این تنها راهه
سرگرد لی: ستوان
ستوان: بله قربان
سرگرد: تیم جاسوسی رو خبر کن
ستوان: چشم قربان
بیب بیب. از شتر مرغ به شاهین. شاهین جواب بده
ا.ت شاهین حرف میزنه به گوشم شتر مرغ
ستوان: عملیات رو آغاز کنید
ا.ت چشم
(ا.ت ویو)
اهههههه آخه چرا الان بابا تازه از یه ماموریت دوماهه اومدیم بسه دیگه ایش تازه بچه ها رفتن استراحت کنن و منم تازه از خواب بیدار شدم باید برم لب مرز هعییییییی خدایا خودت کمکم کن😭
(راوی ویو)
ا.ت بعد از غر غر کردن به سمت حال راه افتاد و کنار کتابخونه کتاب مخصوص رو به جلو کشید و ناگهان یک دکمه ی قرمز نمایان شد ا.ت آن را فشرد و همه را برای ماموریت بعدی خبر کرد
بعد از سه دقیقه بهترین تیم جاسوسی خاور میانه متشکل از کیم ا.ت پارک لارا مین نایون مین بورام لی یجی جئون سوجین و یو می یونگ کنار هم به حالت آماده باش صف شدند
ا.ت میدونم که از آخرین ماموریت زمان زیادی نگذشته ولی سرگرد و کل ارتش کره الان به ما نیاز داره و ما مجبوریم که به سمت مرز راه بیوفتیم و این جنگ مسخره رو تموم کنیم
یجی و..ولی ا.ت؟ الان ما باید چیکار کنیم؟
ا.ت منم زیاد درباره ی کاری که اینبار باید بکنیم خبر ندارم ولی میدونم که باید جاسوسی بزرگترین باند مافیایی دنیا رو بکنیم و من اصلا از این خوشم نمیاد
لارا: قربان نگران نباشید ما تو این ۴ سال و خورده ای چندین قاتل رو دستگیر و چندین باند رو منحل کردیم دیگه یه باند مافیا برامون کاری نباید داشته باش
ا.ت: انقدر خوش خیال و خوش بین نباش اینبار با بزرگترین بزرگترین ها طرفیم
تو نمیدونی که اینا چیکار کردن
این ها پرونده های جنایی این ۷ نفر هستن. خوب مطالعه اشون کنید و بعد با توجه به هر کدوم از شماها بهتون میگم که چیکار باید بکنید.
دخترا: بله چشم
ادامه کامنت◇◇◇◇◇
(۱۶ ژوئن ۲۰۲۴)
(مرز کره و ژاپن)
(سرگرد ویو)
این وضعیت اصلا خوب نیست سرباز های ژاپنی به کشور حمله کردن همش هم بخاطر اون باند مسخره ی مافیاییه که از کره رفته ژاپن و کاری کرده که بین این دو کشور جنگ رخ بده مجبورم که اون تیم مخفی رو خبر کنم این تنها راهه
سرگرد لی: ستوان
ستوان: بله قربان
سرگرد: تیم جاسوسی رو خبر کن
ستوان: چشم قربان
بیب بیب. از شتر مرغ به شاهین. شاهین جواب بده
ا.ت شاهین حرف میزنه به گوشم شتر مرغ
ستوان: عملیات رو آغاز کنید
ا.ت چشم
(ا.ت ویو)
اهههههه آخه چرا الان بابا تازه از یه ماموریت دوماهه اومدیم بسه دیگه ایش تازه بچه ها رفتن استراحت کنن و منم تازه از خواب بیدار شدم باید برم لب مرز هعییییییی خدایا خودت کمکم کن😭
(راوی ویو)
ا.ت بعد از غر غر کردن به سمت حال راه افتاد و کنار کتابخونه کتاب مخصوص رو به جلو کشید و ناگهان یک دکمه ی قرمز نمایان شد ا.ت آن را فشرد و همه را برای ماموریت بعدی خبر کرد
بعد از سه دقیقه بهترین تیم جاسوسی خاور میانه متشکل از کیم ا.ت پارک لارا مین نایون مین بورام لی یجی جئون سوجین و یو می یونگ کنار هم به حالت آماده باش صف شدند
ا.ت میدونم که از آخرین ماموریت زمان زیادی نگذشته ولی سرگرد و کل ارتش کره الان به ما نیاز داره و ما مجبوریم که به سمت مرز راه بیوفتیم و این جنگ مسخره رو تموم کنیم
یجی و..ولی ا.ت؟ الان ما باید چیکار کنیم؟
ا.ت منم زیاد درباره ی کاری که اینبار باید بکنیم خبر ندارم ولی میدونم که باید جاسوسی بزرگترین باند مافیایی دنیا رو بکنیم و من اصلا از این خوشم نمیاد
لارا: قربان نگران نباشید ما تو این ۴ سال و خورده ای چندین قاتل رو دستگیر و چندین باند رو منحل کردیم دیگه یه باند مافیا برامون کاری نباید داشته باش
ا.ت: انقدر خوش خیال و خوش بین نباش اینبار با بزرگترین بزرگترین ها طرفیم
تو نمیدونی که اینا چیکار کردن
این ها پرونده های جنایی این ۷ نفر هستن. خوب مطالعه اشون کنید و بعد با توجه به هر کدوم از شماها بهتون میگم که چیکار باید بکنید.
دخترا: بله چشم
ادامه کامنت◇◇◇◇◇
۳.۳k
۱۴ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.