فیک از کوک پارت8
میشه لطفا به من یه مسکن تقریبا قوی بدین؟ جین: بله حتما سرتون درد میکنه؟ کوک: نه کمرشون خیلی درد میکنه. من: بله الان هم با کمک جانگ کوک بلند شدم شرمنده کردن. کوک: نگید تروخدا. جین: در این حد؟ من: بله. جین: الان براتون میارم. رفتم تو اشپز خونه گشتم یه قرص ناپروکسن ۵۰۰ پیدا کردم با یه لیوان براشون اوردم. من: ممنون، قرصو خوردم گفتم که اگه کاری نیست من میرم بخوابم با هزار بدبختی و درد از جام بلند شدم رفتم تو تخت دراز کشیدم همینجوری داشتم فک میکردم که چرا انفدر کمر درد دارم فهمیدم که اوه اوه نکنه میخوام پریود شم تو دلم گفتم ای خدا چرا الان. وی: بیچاره خیلی کمرشون درد میکرد الان اصلا نمیتونست بلند شه. کوک: اره منم رفتم بالا با کمک منم به زور بلند شد. جی هوپ: بیچاره. راوی: یه چند ساعتی گذشت بقیه هم رفتن بخوابن. کوک: رفتم تو اتاق دیدم که هه مین سمت دیوار خوابیده، چون تخت بزرگه من اون طرف خوابیدم.(صبح روز بعد) من: بیدار شدم دیدم که کوک نیست احتمالا بقیشون هم بیدار شدن همچنان کمر درد دارم، پاشدم رفتم دست و صورتمو شستم موهامو درست کردم و رفتم پایین. نامجون: سلام صبح بخیر بقیه: صبح بخیر. من: صبح
۱۲.۲k
۲۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.