•••••همخونه اخموی من💚🐸••••
•••••همخونه اخموی من💚🐸••••
#𝙋𝙖𝙧𝙩_43
#همخونه_اخموی_من
_چه جریانی
_بخاطرت پسره رو لش زمین کرد
_حقش بود به دانشجوش توهین کرد اونم زدش
_بدت نیاد ها خب هیکلت زیادی رو فرمه یا بقول پسرای کلاس زیادی دافی ناناز خانوم
هیچی نگفتم و نگاهم رو اخم الود ازش گرفتم...
طولی نکشید که صداش دوباره بلند شد
_میگم اهل پارتی و مهمونی هستی؟
_نه متاسفانه
_وایسا بینم اصن به ۱۸ سال رسیدی؟
_بیست سوالیه
_میدونم بچه ای قیافت جار میزنه اما عجیب که همچین قیافه ای داری
با صدای پسری سربلند کردم که دیدم دوتا دختر و سه تا پسر پشت سرش وایساده بودن رو بهم گفت
_اخه خانم خوشکل دانشگامون یه رگش خارجیه
دهنشون باز موند اخمام توهم رفت دوسنداشتم کسی ازم چیزی بدونه رو بهش گفتم
#𝙋𝙖𝙧𝙩_43
#همخونه_اخموی_من
_چه جریانی
_بخاطرت پسره رو لش زمین کرد
_حقش بود به دانشجوش توهین کرد اونم زدش
_بدت نیاد ها خب هیکلت زیادی رو فرمه یا بقول پسرای کلاس زیادی دافی ناناز خانوم
هیچی نگفتم و نگاهم رو اخم الود ازش گرفتم...
طولی نکشید که صداش دوباره بلند شد
_میگم اهل پارتی و مهمونی هستی؟
_نه متاسفانه
_وایسا بینم اصن به ۱۸ سال رسیدی؟
_بیست سوالیه
_میدونم بچه ای قیافت جار میزنه اما عجیب که همچین قیافه ای داری
با صدای پسری سربلند کردم که دیدم دوتا دختر و سه تا پسر پشت سرش وایساده بودن رو بهم گفت
_اخه خانم خوشکل دانشگامون یه رگش خارجیه
دهنشون باز موند اخمام توهم رفت دوسنداشتم کسی ازم چیزی بدونه رو بهش گفتم
۳۹۴
۱۸ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.