✅ ✅ ✅ یادداشت رشد
✅ ✅ ✅ #یادداشت_رشد
☸ ️ عنوان یادداشت:
💠 #تجربه_ای_به_طعم_استانبول
📌 #قسمت_چهاردهم
📝 بازگشت تنوع به زمین خالص شده...
✴ ️✴ ️✴ ️یکبار اُنور، دوست اهل شهر آماسیه، ناهار را آماده کرد. انور آشپز قابلی است و از هیچ، غذایی جذاب آماده میسازد. چه رسد به آنکه صبح خرید هم کرده باشد. با انور و فیاض، دانشجوی رشته تاریخ، بر سر میز غذا نشسته بودیم که به ذهنم زد ترکها تنوع غذایی بسیاری دارند. این تنوع مختص غذای خانگی نیست، غذاخوریهای متعدد در سطح شهر هم تنوع غذایی بسیاری دارند.
💢 فرهنگ غذا در جامعه ترکیه، فرهنگ جالبی است اما ذهنم، آن هنگام، درگیر اصل قضیه تنوع شد و اصل مقابل آن: خالص بودن.متنوع ماندن یا خالص شدن؟ ترکیه در ابتدای تأسیس جمهوری خود باید یکی از آن دو را انتخاب میکرد و خالص شدن را انتخاب کرد. خود را از گذشتهاش منفک نمود. جامعه عثمانی، جامعهای متنوع بود. اصل وجودی یک جامعه را در تنوع عناصر آن میدانست.
💢 در جامعه عثمانی نژاد، دین، زبان، خردهفرهنگهایی مانند فرهنگ غذا، فرهنگ تفریح و... متنوع بودند. حتی سبک حکومتداری در مناطق جغرافیایی مختلف نیز خود را با آن مناطق هماهنگ میکرد. از آن بالاتر تنوع در ارتش عثمانی نیز راه داشت و ارتش عثمانی مدلهای مختلفی از سربازداری را داشت. به این موارد تنوع اقالیم جغرافیایی گستره امپراتوری عثمانی را نیز بیفزایید.
💢 در اواخر دوره عثمانی تلاشهایی بود تا از دل این تنوع هویت عثمانی را، هویتی متفاوت از هویت ترکی یا هویت اسلامی پدید آید. هویت عثمانی برآمده از تنوع بود. اگر زبان را نشانه بارز هویت یک جامعه بدانیم، زبان ترکی عثمانی نماد واضح یک هویت مبتنی بر تنوع بود. ترکی عثمانی زبانی زنده بود که در تعامل با زبانهای اطراف خود، فارسی و عربی و یونانی، واژگانی از آن زبانها را پذیرفته بود و به آنها واژه افزوده بود. حتی تمایل دارم در اظهارنظری عامیانه مدعی باشم این تعامل در ساختار روابط میان واژگان در زبانهای یادشده نیز بود.
💢 در اواخر دوره عثمانی گروهی از نخبگان مطرح میشوند که تنوع را دلیل ضعف امپراتوری میدانستند. در نظر آنان تنوع باید حذف شده و اصل وجودی جامعه خلوص باشد. تأسیس جمهوری لائیک ترکیه شروع رسمی جریان خالصشدگی است اما این جریان از اواخر دوره عثمانی شروع شده بود. بخشی از خالصشدگی تحمیل از خارج بود. از دست رفتن حدود 85 درصد از جمعیت و سرزمینهای عربی/اروپایی روند خالصسازی (اجباری) را کلید زد. خالصسازی خود را در همه وجوه اجتماعی نشان داد.
💢 در امر نژاد قتلعام غیرمستقیم و مستقیم ارامنه و سیاست جابجایی آنها، اخراج یونانیان، نفی هویت قومی کردی، ترک نامیدن اکثر نژادها و قومیتهای باقیمانده در محدوده جغرافیایی آناتولی همگی به یک نتیجه ختم میشدند: آناتولی سرزمین یک نژاد واحد به نام نژاد ترک است. اما زبان؛ تغییر زبان و خط نوشتاری آن همراه بود با حذف لغات غیر ترکی و مصدر سازی و فعل سازی و اسم سازی از لغات قدیمی ترکی. حتی زمانی هم که متوجه عدم امکان چنین خالصسازی سنگینی در زبان شدند، به نظریه زبان خورشیدی و معرفی زبان ترکی بهعنوان مادر همه زبانهای بشری متوسل شدند تا به انگاره خالصشدگی آسیبی وارد نیاید. در امر دین مسئله برایم جذابتر است. یک دین و مذهب خاص بر سایرین برتری داده نشد، بلکه تلاش شد کلیت دین از عرصه اجتماعی حذف شود. بهنوعی دین فراموش شود.
💢 خالصسازی با تمرکز همراه است، خالصسازی با وحدت سازی و واحدگردانی همراه است. نظام دولتداری واحد، حزب واحد، قانون واحد، ارتش واحد، شیوه تحصیل واحد و همه واحدهایی که با نام ملی شدن انجام میپذیرفت و مسیر ناچار مدرن شدگی معرفی میشد همگی در ترکیه مدرن به یک نتیجه غایی ختم میشدند: یک جامعه که در همه وجود خود خالص است. بدون تنوع.
💢 توجه دوباره به دوران عثمانی و سر برآوردن آرمان نوعثمانی گرایی، چارهای جز بازگشت به تنوع ندارد. چراکه نوعثمانی گرایی مقلد دوران عثمانی است. مبتکر دوران جدید نیست بلکه حداکثر هماهنگ ساز دوره آرمانی با دوره حال است.
💢 توجه دوباره به تنوع را این روزها کاملاً احساس میکنم؛ اما خود این توجه میتواند عامل شکاف دیگری در جامعه گروهگروه شده ترکیه فعلی باشد: هواداران خلوص جامعه و هواداران تنوع جامعه. تنوع ازهرجهت و خلوص ازهرجهت.
🌱 #رامین_مددلو_پژوهشگر_مرکز_رشد
⚜ ️💎 :flag_for_I
☸ ️ عنوان یادداشت:
💠 #تجربه_ای_به_طعم_استانبول
📌 #قسمت_چهاردهم
📝 بازگشت تنوع به زمین خالص شده...
✴ ️✴ ️✴ ️یکبار اُنور، دوست اهل شهر آماسیه، ناهار را آماده کرد. انور آشپز قابلی است و از هیچ، غذایی جذاب آماده میسازد. چه رسد به آنکه صبح خرید هم کرده باشد. با انور و فیاض، دانشجوی رشته تاریخ، بر سر میز غذا نشسته بودیم که به ذهنم زد ترکها تنوع غذایی بسیاری دارند. این تنوع مختص غذای خانگی نیست، غذاخوریهای متعدد در سطح شهر هم تنوع غذایی بسیاری دارند.
💢 فرهنگ غذا در جامعه ترکیه، فرهنگ جالبی است اما ذهنم، آن هنگام، درگیر اصل قضیه تنوع شد و اصل مقابل آن: خالص بودن.متنوع ماندن یا خالص شدن؟ ترکیه در ابتدای تأسیس جمهوری خود باید یکی از آن دو را انتخاب میکرد و خالص شدن را انتخاب کرد. خود را از گذشتهاش منفک نمود. جامعه عثمانی، جامعهای متنوع بود. اصل وجودی یک جامعه را در تنوع عناصر آن میدانست.
💢 در جامعه عثمانی نژاد، دین، زبان، خردهفرهنگهایی مانند فرهنگ غذا، فرهنگ تفریح و... متنوع بودند. حتی سبک حکومتداری در مناطق جغرافیایی مختلف نیز خود را با آن مناطق هماهنگ میکرد. از آن بالاتر تنوع در ارتش عثمانی نیز راه داشت و ارتش عثمانی مدلهای مختلفی از سربازداری را داشت. به این موارد تنوع اقالیم جغرافیایی گستره امپراتوری عثمانی را نیز بیفزایید.
💢 در اواخر دوره عثمانی تلاشهایی بود تا از دل این تنوع هویت عثمانی را، هویتی متفاوت از هویت ترکی یا هویت اسلامی پدید آید. هویت عثمانی برآمده از تنوع بود. اگر زبان را نشانه بارز هویت یک جامعه بدانیم، زبان ترکی عثمانی نماد واضح یک هویت مبتنی بر تنوع بود. ترکی عثمانی زبانی زنده بود که در تعامل با زبانهای اطراف خود، فارسی و عربی و یونانی، واژگانی از آن زبانها را پذیرفته بود و به آنها واژه افزوده بود. حتی تمایل دارم در اظهارنظری عامیانه مدعی باشم این تعامل در ساختار روابط میان واژگان در زبانهای یادشده نیز بود.
💢 در اواخر دوره عثمانی گروهی از نخبگان مطرح میشوند که تنوع را دلیل ضعف امپراتوری میدانستند. در نظر آنان تنوع باید حذف شده و اصل وجودی جامعه خلوص باشد. تأسیس جمهوری لائیک ترکیه شروع رسمی جریان خالصشدگی است اما این جریان از اواخر دوره عثمانی شروع شده بود. بخشی از خالصشدگی تحمیل از خارج بود. از دست رفتن حدود 85 درصد از جمعیت و سرزمینهای عربی/اروپایی روند خالصسازی (اجباری) را کلید زد. خالصسازی خود را در همه وجوه اجتماعی نشان داد.
💢 در امر نژاد قتلعام غیرمستقیم و مستقیم ارامنه و سیاست جابجایی آنها، اخراج یونانیان، نفی هویت قومی کردی، ترک نامیدن اکثر نژادها و قومیتهای باقیمانده در محدوده جغرافیایی آناتولی همگی به یک نتیجه ختم میشدند: آناتولی سرزمین یک نژاد واحد به نام نژاد ترک است. اما زبان؛ تغییر زبان و خط نوشتاری آن همراه بود با حذف لغات غیر ترکی و مصدر سازی و فعل سازی و اسم سازی از لغات قدیمی ترکی. حتی زمانی هم که متوجه عدم امکان چنین خالصسازی سنگینی در زبان شدند، به نظریه زبان خورشیدی و معرفی زبان ترکی بهعنوان مادر همه زبانهای بشری متوسل شدند تا به انگاره خالصشدگی آسیبی وارد نیاید. در امر دین مسئله برایم جذابتر است. یک دین و مذهب خاص بر سایرین برتری داده نشد، بلکه تلاش شد کلیت دین از عرصه اجتماعی حذف شود. بهنوعی دین فراموش شود.
💢 خالصسازی با تمرکز همراه است، خالصسازی با وحدت سازی و واحدگردانی همراه است. نظام دولتداری واحد، حزب واحد، قانون واحد، ارتش واحد، شیوه تحصیل واحد و همه واحدهایی که با نام ملی شدن انجام میپذیرفت و مسیر ناچار مدرن شدگی معرفی میشد همگی در ترکیه مدرن به یک نتیجه غایی ختم میشدند: یک جامعه که در همه وجود خود خالص است. بدون تنوع.
💢 توجه دوباره به دوران عثمانی و سر برآوردن آرمان نوعثمانی گرایی، چارهای جز بازگشت به تنوع ندارد. چراکه نوعثمانی گرایی مقلد دوران عثمانی است. مبتکر دوران جدید نیست بلکه حداکثر هماهنگ ساز دوره آرمانی با دوره حال است.
💢 توجه دوباره به تنوع را این روزها کاملاً احساس میکنم؛ اما خود این توجه میتواند عامل شکاف دیگری در جامعه گروهگروه شده ترکیه فعلی باشد: هواداران خلوص جامعه و هواداران تنوع جامعه. تنوع ازهرجهت و خلوص ازهرجهت.
🌱 #رامین_مددلو_پژوهشگر_مرکز_رشد
⚜ ️💎 :flag_for_I
۱.۳k
۲۹ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.