بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت سوم : دلایل پذیرش قطعنامه 598 :
در حالی که اگر غیر از این بود چه بسا خرمشهر هم سقوط نمیکرد؛ به عبارت دیگر چنانچه فرماندهی کل قوا و تصمیمگیرهایی که در آنجا باید عملیاتی تصمیمگیری میکردند، افرادی بودند که نگاه امام و انقلاب را داشتند چه بسا میشد از سقوط خرمشهر جلوگیری کرد.
البته ناگفته نمانَد که صدام در محاسبات خود عبور از خرمشهر در حد چند ساعت است، چون وقتی میخواهد دو هفتهای به تهران برسد، برای خرمشهر چند ساعت بیشتر زمان تعیین نکرده است، اما مدافعان خرمشهر قهرمانانه ایستادند و با دست خالی 34 روز ارتش مجهز عراق را پشت دروازههای شهر متوقف نگاه داشتند؛ لذا معتقدم مقاومت در خرمشهر معادله جنگ را تغییر داد.
حال وقتی آن عامل اختلاف تغییر کرد و از بین رفت، جمهوری اسلامی روی ریل عملیاتهای موفق قرار گرفت بر این اساس ارتباط مستقیمی وجود دارد بین ناکامیهای اول جنگ و موفقیتهایی که از سال 1361 به بعد داشتیم؛ یعنی آن جایی که جریان انقلاب وجود دارد، شاهد آزادسازی مناطق اشغالی هستیم، اما ما قبل آن شاهد تصرف مناطقی از خاک کشورمان توسط ارتش عراق هستیم؛ مناطقی که بعدها با تقدیم شهدای بسیاری آزاد کردیم.
در صورتی که میشد با همان پیشینهها و نشانه هایی که آشکار شده بود مبنی بر اینکه جنگی در حال وقوع است با اقدامات اولیه جلوی بروز جنگ را گرفت و ارتش صدام را زمینگیر کرد که البته تحقق آن هم منوط به انجام واکنشی محکم بود که به لحاظ وجود همان نگاههای سیاسی در ابتدای جنگ داشته باشیم.
زمانی که عملیات بیت المقدس با آزادسازی خرمشهر به پایان میرسد، عنوان شده شورای امنیت با صدور قطعنامهای خواستار آتشبس سریع و عقبنشینی نیروهای دو طرف به مرزهای بینالمللی شد، اما ایران از پذیرش آن امتناع می کند؛ به همین جهت این سوال همواره مطرح میشود که چرا ایران قطعنامه مورد اشاره را قبول نکرد و بواسطه آن هشت سال جنگ ادامه یافت؟
به طور قطع اگر جمهوری اسلامی ایران این پیشنهاد صلح و متوقف کردن جنگ، بازگشت عراق به مرزهای بین المللی و تامین خسارات را صادقانه و جدی میدانست، قطعا تصمیم متفاوت بود؛ اما اگر به آن دوران بازگردیم، متوجه میشویم که نشانههای زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه آنچه تاکنون مطرح شده مانند آتشبس، مذاکره، صلح و کمک به ایران برای بازسازی، با انگیزهها و نیتهای سیاسی است تا جمهوری اسلامی حرکتی که برای بازپس گیری سرزمینهای اشغالی خود آغاز کرده را متوقف کنند و بعد ایران و عراق در حالت نه جنگ و نه صلح قرار گیرند(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت سوم : دلایل پذیرش قطعنامه 598 :
در حالی که اگر غیر از این بود چه بسا خرمشهر هم سقوط نمیکرد؛ به عبارت دیگر چنانچه فرماندهی کل قوا و تصمیمگیرهایی که در آنجا باید عملیاتی تصمیمگیری میکردند، افرادی بودند که نگاه امام و انقلاب را داشتند چه بسا میشد از سقوط خرمشهر جلوگیری کرد.
البته ناگفته نمانَد که صدام در محاسبات خود عبور از خرمشهر در حد چند ساعت است، چون وقتی میخواهد دو هفتهای به تهران برسد، برای خرمشهر چند ساعت بیشتر زمان تعیین نکرده است، اما مدافعان خرمشهر قهرمانانه ایستادند و با دست خالی 34 روز ارتش مجهز عراق را پشت دروازههای شهر متوقف نگاه داشتند؛ لذا معتقدم مقاومت در خرمشهر معادله جنگ را تغییر داد.
حال وقتی آن عامل اختلاف تغییر کرد و از بین رفت، جمهوری اسلامی روی ریل عملیاتهای موفق قرار گرفت بر این اساس ارتباط مستقیمی وجود دارد بین ناکامیهای اول جنگ و موفقیتهایی که از سال 1361 به بعد داشتیم؛ یعنی آن جایی که جریان انقلاب وجود دارد، شاهد آزادسازی مناطق اشغالی هستیم، اما ما قبل آن شاهد تصرف مناطقی از خاک کشورمان توسط ارتش عراق هستیم؛ مناطقی که بعدها با تقدیم شهدای بسیاری آزاد کردیم.
در صورتی که میشد با همان پیشینهها و نشانه هایی که آشکار شده بود مبنی بر اینکه جنگی در حال وقوع است با اقدامات اولیه جلوی بروز جنگ را گرفت و ارتش صدام را زمینگیر کرد که البته تحقق آن هم منوط به انجام واکنشی محکم بود که به لحاظ وجود همان نگاههای سیاسی در ابتدای جنگ داشته باشیم.
زمانی که عملیات بیت المقدس با آزادسازی خرمشهر به پایان میرسد، عنوان شده شورای امنیت با صدور قطعنامهای خواستار آتشبس سریع و عقبنشینی نیروهای دو طرف به مرزهای بینالمللی شد، اما ایران از پذیرش آن امتناع می کند؛ به همین جهت این سوال همواره مطرح میشود که چرا ایران قطعنامه مورد اشاره را قبول نکرد و بواسطه آن هشت سال جنگ ادامه یافت؟
به طور قطع اگر جمهوری اسلامی ایران این پیشنهاد صلح و متوقف کردن جنگ، بازگشت عراق به مرزهای بین المللی و تامین خسارات را صادقانه و جدی میدانست، قطعا تصمیم متفاوت بود؛ اما اگر به آن دوران بازگردیم، متوجه میشویم که نشانههای زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه آنچه تاکنون مطرح شده مانند آتشبس، مذاکره، صلح و کمک به ایران برای بازسازی، با انگیزهها و نیتهای سیاسی است تا جمهوری اسلامی حرکتی که برای بازپس گیری سرزمینهای اشغالی خود آغاز کرده را متوقف کنند و بعد ایران و عراق در حالت نه جنگ و نه صلح قرار گیرند(ادامه دارد...)
۷۹۹
۲۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.