سناریو🌸✨🦕😂
این داستان: عید نوروز😂
نامجون«ایشون از یه ماه قبل عید کلییی تحقیق کرده تا بفهمه نوروز چیه و باید چیکار کرد. شب قبل تحویل سال یه جلسه میزاره و به همه ی اعضا توضیح میده که چه وظایفی دارن که در ادامه میگم. خودشم میشینه و از دور مدیریت میکنه و با این بهانه که "من دست بزنم خراب میشه" از زیر کار در میره😂🌚
جین«بعد از کلی بحث با نامجون که من اینکارو نمیکنم اونکارو نمیکنم، آخرش مقام نظر دهنده رو می گیره. یعنی ایشون وایمیسته و نظر میده فقط😂😐
یونگی«زیاد حوصله ی چیدن سفره رو نداره. خیلییی آروم و سوسکی میخزه و میره زیر میز میخوابه😐😂
جی هوپ«این بچه از همه فعال تره. شب قبلش تا صبح بیدار مونده و کلی آهنگ قر تو کمر انداز برای لحظه ی تحویل سال دانلود کرده. الانم همراه با چیندن میز آواز میخونه و میخنده🥲
جیمین«میاد میزو درست کنه که یونگیو زیرش می بینه. به زور می کِشتش بیرون و تحویل جین میده. اونم با یه پس گردنی میبرتش سر کار🌚
تهیونگ«دو ساعته که زل زده به تنگ ماهی و تکون نمیخوره. مسابقه ی پلک نزدن گذاشته با ماهی. اشک از چشماش سرازیره ولی تسلیم نمیشه و با تمام توانش سعی میکنه برنده بشه. آخرش جین یه پس گردنی بهش میزنه که سرش میخوره تو تنگ🥲 (تهیونگ رو به ماهی: پلک بزن.. بزار برنده شم.. بزار جونگ کوک ببینه که من قدرتمندم.. جین: آخه احمق، ماهی پلک داره؟!) میگن بعد از این گفت و گو تهیونگ خزیده یه گوشه و آروم آروم گریه میکنه
جونگکوک«به تهیونگ میخنده و مشغول کارش میشه. کلی با جین کل کل میکنه و دعواشون میشه و آخررررش سفره رو مثل آدم می چینن. جینم میزارن سر سفره چون اول اسمش سین داره😐 تهیونگم با هزار زحمت راضی میکنن که کنار جین بشینه. (به عنوان نماد سال: ببر)
نامجون«ایشون از یه ماه قبل عید کلییی تحقیق کرده تا بفهمه نوروز چیه و باید چیکار کرد. شب قبل تحویل سال یه جلسه میزاره و به همه ی اعضا توضیح میده که چه وظایفی دارن که در ادامه میگم. خودشم میشینه و از دور مدیریت میکنه و با این بهانه که "من دست بزنم خراب میشه" از زیر کار در میره😂🌚
جین«بعد از کلی بحث با نامجون که من اینکارو نمیکنم اونکارو نمیکنم، آخرش مقام نظر دهنده رو می گیره. یعنی ایشون وایمیسته و نظر میده فقط😂😐
یونگی«زیاد حوصله ی چیدن سفره رو نداره. خیلییی آروم و سوسکی میخزه و میره زیر میز میخوابه😐😂
جی هوپ«این بچه از همه فعال تره. شب قبلش تا صبح بیدار مونده و کلی آهنگ قر تو کمر انداز برای لحظه ی تحویل سال دانلود کرده. الانم همراه با چیندن میز آواز میخونه و میخنده🥲
جیمین«میاد میزو درست کنه که یونگیو زیرش می بینه. به زور می کِشتش بیرون و تحویل جین میده. اونم با یه پس گردنی میبرتش سر کار🌚
تهیونگ«دو ساعته که زل زده به تنگ ماهی و تکون نمیخوره. مسابقه ی پلک نزدن گذاشته با ماهی. اشک از چشماش سرازیره ولی تسلیم نمیشه و با تمام توانش سعی میکنه برنده بشه. آخرش جین یه پس گردنی بهش میزنه که سرش میخوره تو تنگ🥲 (تهیونگ رو به ماهی: پلک بزن.. بزار برنده شم.. بزار جونگ کوک ببینه که من قدرتمندم.. جین: آخه احمق، ماهی پلک داره؟!) میگن بعد از این گفت و گو تهیونگ خزیده یه گوشه و آروم آروم گریه میکنه
جونگکوک«به تهیونگ میخنده و مشغول کارش میشه. کلی با جین کل کل میکنه و دعواشون میشه و آخررررش سفره رو مثل آدم می چینن. جینم میزارن سر سفره چون اول اسمش سین داره😐 تهیونگم با هزار زحمت راضی میکنن که کنار جین بشینه. (به عنوان نماد سال: ببر)
۱۷.۰k
۱۳ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.