P42ایدل شکسته
(یونگی)
بلاخره بعد از کلی رانندگی ب ویلایی ک کرایه کرده بودم رسیدیم (اسلاید دو و سه لباس های ا/ت و شوگا)...کمربندمو باز کردم و اروم دسستمو روی گونه ی ا/ت گذاشتم
-گربه کوچولو بلند شو رسیدیم
+همممم
اروم چشمشو باز کرد و دوباره بست ...خندیدم
-پاشو دیگه کوچولو...رسیدیم بیا برو تو ویلا بخواب
+همممممم
دیدم فاییده ندارره رفتم ی گاز محکم از لپش گرفتم
+اخخخخخخخ
یهو از جا پرید و و لپشو محکم گرفت ...با حالت مظلومی بهم نگاه کرد ک دلم اب شد
+لپمو کندییییی
از ماشین برای امنیت جانیم پیاده شدم و وقتی درو میبستم گفتم ;چون خوشمزه بود
+هییی
از ماشین پییاده شد و اومد دنبالم و منم فرار کردم و رفتم سریع در ویلا رو باز کردم و پریدم تو ...تمام این مدت ا/ت همینطوری دنبالم بود و منم هر چی بالش و پتو و کوسن دم دستم بود پرت میکردم سمتش
+دستم برسه گردنتو میشکونم یونگی
ولی میخندید و صدای خنده هامون توی کل فضای خونه میپیچید ...تا اینکه پام ب پام گیر کرد و افتادم رو مبل و ا/ت هم پرید روم و گوشمو پیچوند
-اخ اخ گوشم
+لپ کی رو گازز گرفتی ها؟
-لپ گربه مو
+هی من گربه نیستم
گوشمو بلاخره ول کرد و منم با دوتا دستم لپاشو محکم گرفتم
-چرا...تو گربه کوچولوی منی
+ن خیرم من کوچولو نیستم .....نگاه کن
از روم بلند شد (کوفت)و دستمو گرفت و بلندم کرد و کنارم ایستاد ...
+ببین من دقیقا تا دماغتم ...اصلا هم کوچولو نیستم ...ب عنوان ی دختر خیلی قدم بلند هم هست
صورت کوچولوشو با دستام قاب گرفتم
-برای هر کی بلند باشی برای من مثل ی بچه گربه ی فینگیلی کوچیکی ....فهمیدی گربه کوچولو؟
دیدم ک پوفی کشید و لب و لوچه اشو اویزون کرد
-هی قیافتو اینجوری نکن
+چرا؟
دوباره لب و لوچه اشو اویزون کرردطاقت نکردم و گازی از لبای پفکیش گرفتم
-اخخخخ ...نکبت مگه من پاستیلم اینجوری گاز میگیری
-بهت گفتم قیافتو اینجوری نکن ...برای امنیت خودته
+ خب تو مگه نمیگی من کوچولوئم ؟کوچولوها اینجورین دیگه
دوباره قیافشو کیوت کرد ....
نفس عمیقی کشیدم وسعی کردم خودمو کنترل کنم
لپشو کشیدم و گفتم;تا نخوردمت برو گربه کوچولو
+باشه خب من رفتم
لپاشو پف کرد رفتم سمتش ک فرار کرد تو اتاق و درو بست تا لباسشو عوض کنه ...منم خنده ی کوچیکی کردم و رو مبل متتظرش نشسستم
بلاخره بعد از کلی رانندگی ب ویلایی ک کرایه کرده بودم رسیدیم (اسلاید دو و سه لباس های ا/ت و شوگا)...کمربندمو باز کردم و اروم دسستمو روی گونه ی ا/ت گذاشتم
-گربه کوچولو بلند شو رسیدیم
+همممم
اروم چشمشو باز کرد و دوباره بست ...خندیدم
-پاشو دیگه کوچولو...رسیدیم بیا برو تو ویلا بخواب
+همممممم
دیدم فاییده ندارره رفتم ی گاز محکم از لپش گرفتم
+اخخخخخخخ
یهو از جا پرید و و لپشو محکم گرفت ...با حالت مظلومی بهم نگاه کرد ک دلم اب شد
+لپمو کندییییی
از ماشین برای امنیت جانیم پیاده شدم و وقتی درو میبستم گفتم ;چون خوشمزه بود
+هییی
از ماشین پییاده شد و اومد دنبالم و منم فرار کردم و رفتم سریع در ویلا رو باز کردم و پریدم تو ...تمام این مدت ا/ت همینطوری دنبالم بود و منم هر چی بالش و پتو و کوسن دم دستم بود پرت میکردم سمتش
+دستم برسه گردنتو میشکونم یونگی
ولی میخندید و صدای خنده هامون توی کل فضای خونه میپیچید ...تا اینکه پام ب پام گیر کرد و افتادم رو مبل و ا/ت هم پرید روم و گوشمو پیچوند
-اخ اخ گوشم
+لپ کی رو گازز گرفتی ها؟
-لپ گربه مو
+هی من گربه نیستم
گوشمو بلاخره ول کرد و منم با دوتا دستم لپاشو محکم گرفتم
-چرا...تو گربه کوچولوی منی
+ن خیرم من کوچولو نیستم .....نگاه کن
از روم بلند شد (کوفت)و دستمو گرفت و بلندم کرد و کنارم ایستاد ...
+ببین من دقیقا تا دماغتم ...اصلا هم کوچولو نیستم ...ب عنوان ی دختر خیلی قدم بلند هم هست
صورت کوچولوشو با دستام قاب گرفتم
-برای هر کی بلند باشی برای من مثل ی بچه گربه ی فینگیلی کوچیکی ....فهمیدی گربه کوچولو؟
دیدم ک پوفی کشید و لب و لوچه اشو اویزون کرد
-هی قیافتو اینجوری نکن
+چرا؟
دوباره لب و لوچه اشو اویزون کرردطاقت نکردم و گازی از لبای پفکیش گرفتم
-اخخخخ ...نکبت مگه من پاستیلم اینجوری گاز میگیری
-بهت گفتم قیافتو اینجوری نکن ...برای امنیت خودته
+ خب تو مگه نمیگی من کوچولوئم ؟کوچولوها اینجورین دیگه
دوباره قیافشو کیوت کرد ....
نفس عمیقی کشیدم وسعی کردم خودمو کنترل کنم
لپشو کشیدم و گفتم;تا نخوردمت برو گربه کوچولو
+باشه خب من رفتم
لپاشو پف کرد رفتم سمتش ک فرار کرد تو اتاق و درو بست تا لباسشو عوض کنه ...منم خنده ی کوچیکی کردم و رو مبل متتظرش نشسستم
۱۸.۸k
۰۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.