.
ا/ت .....ب.....باید...فراموش کنم؟
کوک اگه نمیتونی بفهمی اره..
(از زبون کوک)
دوباره اون حسه؟چرا انگاری یه چیزی منو به سمتش میکشه ......یعنی...من واقعا.....دوسش دارم؟
چرا نمیتونم تکون بخورم ؟چرا زل زدم بهش ؟
مشکل از منه؟ اخع یعنی چی؟.........چیکار باید بکنم
(............)
ا/ت بلند شد و به یه بهونه ای رفت طبقه ی بالا..در رو پشت سرش بست و نشست
(از زبان ا/ت)
چیکار کنم خدایاااااا چجوری تو چشماش نگاه کنم وایییی چه خجالت اورررر چی بگم بهش ؟ دفعه ی بعدی منم بوسش کنم ؟نهههههه دختر دیونه شدیییی؟چرا چرت و پرتی میگم ؟من.....چرا کاری نکردم ؟
چرا ازم خواست فراموش کنم؟؟؟؟؟؟؟
چرا چیزی بعدش نگفت ؟؟؟؟
چرا بهم زل زده بوددد؟؟؟؟؟
چرا حرکاتش عین حرف هاش نیستن؟؟؟؟
چرا اینقدر سوال تو سرمه؟؟؟؟؟؟ ایییییی باید برم پیش جیمین به اون بگم ؟...خب اگه قراربود بگم که نمیگفت فراموش کنم........نکنه پ.....پسره......هیزه؟؟؟؟؟؟ خدااااا چی داری میگی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فردا ماتیک بزنم موهام رو درست کنم؟؟؟؟
خدایاااا چقدر خستمممم بخوابم فردا فکر کنم؟؟ خب اگه فردا وقت نکردم فکر کنم چیی؟؟؟ اگه یادم بره فکر کنم؟؟؟؟؟اگه خونه نباشه چییی؟؟؟اگه.......خ..
(ا/ت همین جوری که داشت حرف میزد پشت در خوابش برد)
«صب روز بعد»
کوک: ا/ت خوابیدی؟ بیام تووو بیدار شو ساعت ۱۱ شد ...ا/ت؟؟؟بیام تو اتاق؟؟؟؟چرا در رو قفل کردی؟وای نکنه واسه کار دیشب قهر کردهه؟؟؟نکنه ناراحت شده ؟؟؟برم بهش بگم مست بودممم؟؟
جیمین چه خبره؟؟
کوک هیچی ا/ت بیدار نشده در اتاق هم قفل....
جیمین همینجوری ولش کردی
کوک چیکار کنم میخوای در رو بشکنم؟؟؟
جیمین خب در بزن...
کوک خب میدونی من در نزنم صداش رو دراوردم .....نگااااا تق تق تق
جیمین نمکدون .... خب شاید رفته بیرون
کوک تو مغز نداری یا ازش استفاده نمیکنی ؟؟
در از اون طرف قفل اون وقت قراره عین مرغ از پنجره پرواز کنه بره بیرون :/
جیمین کوک نمرده اون تو؟؟؟؟
کوک اخع اگه میمرد بوش می اومد .....
جیمین تا حالا مرده بو کردی ؟؟؟؟
کوک اره حتی مرده رو هم شستم چه برسه به بو کردنش....
جیمین جدا ؟
کوک تو چی زدی سر صبی ؟؟؟؟
جیمین اهههه ول کن مسخره بازی رو بگو چطوری در رو باز کنیم ؟
کوک با قاشق
جیمین چیییی؟؟؟
کوک یه ابزار مهم هست خیلی به درد میخوره
جیمین خب اون چیه ؟
کوک حدس بزن
جیمین اره برقی ؟؟
کوک نه یکم فکر کن من اره برقی رو اینجا چیکار کنممم؟؟؟
جیمین خب بابا
کوک دارم میگم قاشققققق
جیمین میخوای در رو میل کنی؟؟؟
کوک بسته مزه بازی یه قاشق بده
جیمین بیا
کوک خب قشنگ نگاه کن ببین چطوری باز میکنم در رو
اممممم بدو دیگهههه.....چرا باز نمیشهههه؟؟
جیمین چه با استعداد کف کردممم بیا برو کنار بابا
ا/ت در رو باز کرد
ا/ت دارید چیکار میکنید ؟
جیمین جیغغغغ
کوک جیغغغغغغ
ا/ت هوی یواش چه خبرههه
کوک چه بلای سرت اومده؟؟
ا/ت چی چی شده
جیمین تو دیشب نخوابیدی ؟؟؟؟
ا/ت چرا راحت خوابیدم فقط پشت دررر
جیمین اخه..... تمام صورتت مشکی شده
«ا/ت با موهای برق گرفته و صورت سیاه و خسته رفت طبقه ی پاین»
جیمین اون چش بود ؟
کوک همش تقصیر منه
جیمین وا تو فقط سعی داشتی در رو با قاشق بر کنی همین
کوک درسته ... وایسا ببینم تو چطوری اومدی تو ؟؟؟؟
من دیشب اینجا بودمممم:)
کوک چیییی..... چیکار کردی؟؟؟؟؟ کجا بودییییی...؟؟؟؟؟
جیمین رفتم اتاق مهمون خوابیدم ..
ا/ت همینجوری که داشت از پله ها میرفت پاین با خودش حرف میزد
ا/ت پسره ی خنگ احمق بد قواره ..... من موندم خونوادش چطوری بارانی کنار اومدن ؟؟؟؟پسره مادر زادی خنگهههههه وایییی این چطوری سلبریتی شدههعع ؟؟؟؟؟ مامانش هم اینو گردن نمیگیره ....
ا/ت رفت تو اشپز خونه و یه قهوه ریخت که دید چندتا ادم رو مبل نشستن
ا/ت اینا دیگه کین ؟؟؟
کوک ا/تتتتتتت؟؟؟؟؟؟ ااینا مامان بابام ان که قرار بود بیان اینجا
ا/ت چییییی؟؟؟ هااااااا؟؟؟؟؟ کییییی؟؟
ا/ت با دویدن رفت طبقه ی بالا ....واییییی چه گهیییی خوردممم
جیمین ایییی پامممممم ا/ت کجا داری میری
ا/ت از سر راهم گمشو اون ور ........
کوک اگه نمیتونی بفهمی اره..
(از زبون کوک)
دوباره اون حسه؟چرا انگاری یه چیزی منو به سمتش میکشه ......یعنی...من واقعا.....دوسش دارم؟
چرا نمیتونم تکون بخورم ؟چرا زل زدم بهش ؟
مشکل از منه؟ اخع یعنی چی؟.........چیکار باید بکنم
(............)
ا/ت بلند شد و به یه بهونه ای رفت طبقه ی بالا..در رو پشت سرش بست و نشست
(از زبان ا/ت)
چیکار کنم خدایاااااا چجوری تو چشماش نگاه کنم وایییی چه خجالت اورررر چی بگم بهش ؟ دفعه ی بعدی منم بوسش کنم ؟نهههههه دختر دیونه شدیییی؟چرا چرت و پرتی میگم ؟من.....چرا کاری نکردم ؟
چرا ازم خواست فراموش کنم؟؟؟؟؟؟؟
چرا چیزی بعدش نگفت ؟؟؟؟
چرا بهم زل زده بوددد؟؟؟؟؟
چرا حرکاتش عین حرف هاش نیستن؟؟؟؟
چرا اینقدر سوال تو سرمه؟؟؟؟؟؟ ایییییی باید برم پیش جیمین به اون بگم ؟...خب اگه قراربود بگم که نمیگفت فراموش کنم........نکنه پ.....پسره......هیزه؟؟؟؟؟؟ خدااااا چی داری میگی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فردا ماتیک بزنم موهام رو درست کنم؟؟؟؟
خدایاااا چقدر خستمممم بخوابم فردا فکر کنم؟؟ خب اگه فردا وقت نکردم فکر کنم چیی؟؟؟ اگه یادم بره فکر کنم؟؟؟؟؟اگه خونه نباشه چییی؟؟؟اگه.......خ..
(ا/ت همین جوری که داشت حرف میزد پشت در خوابش برد)
«صب روز بعد»
کوک: ا/ت خوابیدی؟ بیام تووو بیدار شو ساعت ۱۱ شد ...ا/ت؟؟؟بیام تو اتاق؟؟؟؟چرا در رو قفل کردی؟وای نکنه واسه کار دیشب قهر کردهه؟؟؟نکنه ناراحت شده ؟؟؟برم بهش بگم مست بودممم؟؟
جیمین چه خبره؟؟
کوک هیچی ا/ت بیدار نشده در اتاق هم قفل....
جیمین همینجوری ولش کردی
کوک چیکار کنم میخوای در رو بشکنم؟؟؟
جیمین خب در بزن...
کوک خب میدونی من در نزنم صداش رو دراوردم .....نگااااا تق تق تق
جیمین نمکدون .... خب شاید رفته بیرون
کوک تو مغز نداری یا ازش استفاده نمیکنی ؟؟
در از اون طرف قفل اون وقت قراره عین مرغ از پنجره پرواز کنه بره بیرون :/
جیمین کوک نمرده اون تو؟؟؟؟
کوک اخع اگه میمرد بوش می اومد .....
جیمین تا حالا مرده بو کردی ؟؟؟؟
کوک اره حتی مرده رو هم شستم چه برسه به بو کردنش....
جیمین جدا ؟
کوک تو چی زدی سر صبی ؟؟؟؟
جیمین اهههه ول کن مسخره بازی رو بگو چطوری در رو باز کنیم ؟
کوک با قاشق
جیمین چیییی؟؟؟
کوک یه ابزار مهم هست خیلی به درد میخوره
جیمین خب اون چیه ؟
کوک حدس بزن
جیمین اره برقی ؟؟
کوک نه یکم فکر کن من اره برقی رو اینجا چیکار کنممم؟؟؟
جیمین خب بابا
کوک دارم میگم قاشققققق
جیمین میخوای در رو میل کنی؟؟؟
کوک بسته مزه بازی یه قاشق بده
جیمین بیا
کوک خب قشنگ نگاه کن ببین چطوری باز میکنم در رو
اممممم بدو دیگهههه.....چرا باز نمیشهههه؟؟
جیمین چه با استعداد کف کردممم بیا برو کنار بابا
ا/ت در رو باز کرد
ا/ت دارید چیکار میکنید ؟
جیمین جیغغغغ
کوک جیغغغغغغ
ا/ت هوی یواش چه خبرههه
کوک چه بلای سرت اومده؟؟
ا/ت چی چی شده
جیمین تو دیشب نخوابیدی ؟؟؟؟
ا/ت چرا راحت خوابیدم فقط پشت دررر
جیمین اخه..... تمام صورتت مشکی شده
«ا/ت با موهای برق گرفته و صورت سیاه و خسته رفت طبقه ی پاین»
جیمین اون چش بود ؟
کوک همش تقصیر منه
جیمین وا تو فقط سعی داشتی در رو با قاشق بر کنی همین
کوک درسته ... وایسا ببینم تو چطوری اومدی تو ؟؟؟؟
من دیشب اینجا بودمممم:)
کوک چیییی..... چیکار کردی؟؟؟؟؟ کجا بودییییی...؟؟؟؟؟
جیمین رفتم اتاق مهمون خوابیدم ..
ا/ت همینجوری که داشت از پله ها میرفت پاین با خودش حرف میزد
ا/ت پسره ی خنگ احمق بد قواره ..... من موندم خونوادش چطوری بارانی کنار اومدن ؟؟؟؟پسره مادر زادی خنگهههههه وایییی این چطوری سلبریتی شدههعع ؟؟؟؟؟ مامانش هم اینو گردن نمیگیره ....
ا/ت رفت تو اشپز خونه و یه قهوه ریخت که دید چندتا ادم رو مبل نشستن
ا/ت اینا دیگه کین ؟؟؟
کوک ا/تتتتتتت؟؟؟؟؟؟ ااینا مامان بابام ان که قرار بود بیان اینجا
ا/ت چییییی؟؟؟ هااااااا؟؟؟؟؟ کییییی؟؟
ا/ت با دویدن رفت طبقه ی بالا ....واییییی چه گهیییی خوردممم
جیمین ایییی پامممممم ا/ت کجا داری میری
ا/ت از سر راهم گمشو اون ور ........
۲۷۵.۵k
۱۹ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.