پارت اول
پارت اول
ات ویو :
صبح با صدای الارم گوشیم از خواب بلند شدم ساعت هفت بود باید هشت دانشگاه باشم (بچها ات بعد دانشگاه ساعت ۵ میره کافه تا ۹)
بلند شدم کارای لازمو انجام دادم و صبحانه خوردم و ی لباس کیوت پوشیدم (هرچی دوس داریت تصور کنید) نیم ساعت وقت داشتم پس رفتم تو گوشی
دینگ دینک ( صدای زنگ گوشی 😂)
ات با علامت _ لیا با ×
_هایی
×یا چرا نمیای
_کجا
×سر قبر من دانشگاه دیگه
ساعتو دیدم هشت نیم بود فاک دیر شد
_واییی کلاس شروع شده
×اره دختر ی خنگ
_ بایی امدم
×اوکی بایی
بلند شدم و از خونه زدم بیرون چون تا دانشگاه راهی نبود پیاده رفتم
چند مین بعد ..... (رسید)
_کلاس تموم شد
×اره
_شط
×بیخیال بیا بریم بچی بخوریم
_اوکی
رفتیم تو سالن غذا خودی
جکسون : یااا ات بیاین اینجا
×بریم
_ اوکی
.....................
پرش زمانی ساعت۲
_اوف تموم شد
×اره
_بایی
×یا شب میای بار
_اوممم ساعت چند
×عاا۱۰
_شاید بیام
×یا من ساعت ۹ میام کافه دنبالت
_خا
و هردو سمت خونه شون رفتن
_رسیم خونه اومم خیلی خسته بودم رفتم دوش گرفتم و ی نودل خوردم و یکم خابیدم ............ دینگ دینگ (صدای الارم گوشی )
_خا بیدار شدم (بچم خود درگیره با گوشی حرف میزنه )
بلند شدم و کارای رازمو کردم و سمت کافه رفتم (حوصله ندارم بنویسم رفت تو کافه و کار کرد دیگه و...... پرش زمانی تو با )
_یا زیاد مست نکن حوصله ندارم جمت کنم
×عیششش خا
تهیونگ ویو = (با علامت +)
امروز خیلی روز بدی بود واقعا حوصله هیچ کسو نداشتم بعد تموم شدن کارم رفتم سمت بار همیشگی
رفتم نشسم و........
ات ویو :
صبح با صدای الارم گوشیم از خواب بلند شدم ساعت هفت بود باید هشت دانشگاه باشم (بچها ات بعد دانشگاه ساعت ۵ میره کافه تا ۹)
بلند شدم کارای لازمو انجام دادم و صبحانه خوردم و ی لباس کیوت پوشیدم (هرچی دوس داریت تصور کنید) نیم ساعت وقت داشتم پس رفتم تو گوشی
دینگ دینک ( صدای زنگ گوشی 😂)
ات با علامت _ لیا با ×
_هایی
×یا چرا نمیای
_کجا
×سر قبر من دانشگاه دیگه
ساعتو دیدم هشت نیم بود فاک دیر شد
_واییی کلاس شروع شده
×اره دختر ی خنگ
_ بایی امدم
×اوکی بایی
بلند شدم و از خونه زدم بیرون چون تا دانشگاه راهی نبود پیاده رفتم
چند مین بعد ..... (رسید)
_کلاس تموم شد
×اره
_شط
×بیخیال بیا بریم بچی بخوریم
_اوکی
رفتیم تو سالن غذا خودی
جکسون : یااا ات بیاین اینجا
×بریم
_ اوکی
.....................
پرش زمانی ساعت۲
_اوف تموم شد
×اره
_بایی
×یا شب میای بار
_اوممم ساعت چند
×عاا۱۰
_شاید بیام
×یا من ساعت ۹ میام کافه دنبالت
_خا
و هردو سمت خونه شون رفتن
_رسیم خونه اومم خیلی خسته بودم رفتم دوش گرفتم و ی نودل خوردم و یکم خابیدم ............ دینگ دینگ (صدای الارم گوشی )
_خا بیدار شدم (بچم خود درگیره با گوشی حرف میزنه )
بلند شدم و کارای رازمو کردم و سمت کافه رفتم (حوصله ندارم بنویسم رفت تو کافه و کار کرد دیگه و...... پرش زمانی تو با )
_یا زیاد مست نکن حوصله ندارم جمت کنم
×عیششش خا
تهیونگ ویو = (با علامت +)
امروز خیلی روز بدی بود واقعا حوصله هیچ کسو نداشتم بعد تموم شدن کارم رفتم سمت بار همیشگی
رفتم نشسم و........
۲۳.۰k
۰۷ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.