مافیایی یونگی پارت 40
هوانگ:روم برگردوندم رو صندلیم نشستم
یونگی:هوانگ....تیکه تیکه میکنمت.....یه روزی(از زیر دندون هاش غرید
ا/ت:فیلم تموم شد ولی هنوز ۳ بعد از ظهر بود دیگه حوصلم سر رفته بود تصمیم گرفتم برم بیرون زنگ زدم به یونگی خبر بدم
یونگی:گوشیم زنگ خورد نگا انداختم ا/ت بود گوشیم بی صدا کردم گذاشتمش تو جیبم تا بعد جلسه جواب بدم
هوانگ:زنت بود مگه نه
یونگی:خفه شو فهمیدی یقش گرفتم(داد
هوانگ:خودتو جمع کن آروم باش اینقد زود جوش در نیار بلخره که التماسم میکنی
یونگی:ولش کردم دیگه خیلی کم مونده بود بکشمش بدون توجه بهش نشستم
هوانگ:بهتره اصل مطلب بریم
ا/ت:چند باری زنگ زدم ولی جواب نمیداد حتما سرش شلوغ بیخیال بهش رفتم حاضر شدم سوار ماشین شدم رفتم بیرون تصمیم گرفتم برم پاساژ لباس ها نگا بندازم
هوانگ:داشتیم سر نقشه جدیدمون حرف میزدیم که بادیگاردم بهم زنگ زد یه لحظه وایسا حواب دادم
بادیگارد:ارباب دختره الان بیرون هس پاساژ هستن چیکار کنم؟
هوانگ:پوزخند زدم نقشم خیلی زود گرفته بود خب کاری که گفته بودم رو بکنین
بادیگارد:چشم
هوانگ:قطع کردم سمت یونگی برگشتن خب اسلحه ها حاضر انبار الان رسیدن دیگه کار من و تو تموم شد
یونگی:سرتکون دادم
ا/ت:یه لباس نظرم جلب کرد برداشتم رفتم پرو امتحانش کنم ولی یکی اومد تو دیگه کی هستی؟؟؟(تعجب
پسر:دستمال بیهوشی رو گرفتم زود سمت دهنش
ا/ت:نفسم به زور نگه داشته بودم نفش نکشم داشتم دست پا میزدم ولی دیگه نتونستم و بیهوش شدم
پسر:انداختم شونم رفتم بیرون سوار ماشین کردم روندم عمارات
هوانگ:پاشدم رفتم بیرون سوار ماشین شدم بادیگارد گف حل کرده همه چیو لبخند زدم سوار ماشین شدم اشاره کروم برونه سمت عمارات
یونگی:نفس عمیق کشیدم خیالم راحت شد اینکه از دست هوانگ عوضی تموم شد ولی باید بیشتر به ا/ت توجه کنم اون میتونه ا/ت رو بگیره به گوشیم نگا انداختم ۴ بار ا/ت بهم زنگ زده بود یعنی چه کار واجبی داره که اینقد زنگ زده بهش زنگ زدم شماره مورد نظر خاموش میباشد لطفا بعدا تماس بگیرید گیج نگا کردم یعنی چی گوشیش خاموش به اجوما زنگ زدم
اجوما:سلام پسرم بفرما چیزی شده
یونگی:اجوما ا/ت پیشته؟
اجوما:نه پسرم یکم پیش رفتن بیرون
یونگی:چی؟؟؟
اجوما:رفتن ایشون بیرون یکم پیش و هنوز نیومده
یونگی:باشه باشه فهمیدم آب دهنم نگران فورت دادم که نکنه هوانگ واقعا کاری به ا/ت کنه زود سوار ماشین شدم زنگ زدم به بادیگارد هام تا دنبال ا/ت بگردن
کاتتتتت اینم از این
۱۰ لایک
۳۰ کامنت
شرط ها کمه ها به خاطر اینکه خیلی وقته نذاشتم اینجوره
یونگی:هوانگ....تیکه تیکه میکنمت.....یه روزی(از زیر دندون هاش غرید
ا/ت:فیلم تموم شد ولی هنوز ۳ بعد از ظهر بود دیگه حوصلم سر رفته بود تصمیم گرفتم برم بیرون زنگ زدم به یونگی خبر بدم
یونگی:گوشیم زنگ خورد نگا انداختم ا/ت بود گوشیم بی صدا کردم گذاشتمش تو جیبم تا بعد جلسه جواب بدم
هوانگ:زنت بود مگه نه
یونگی:خفه شو فهمیدی یقش گرفتم(داد
هوانگ:خودتو جمع کن آروم باش اینقد زود جوش در نیار بلخره که التماسم میکنی
یونگی:ولش کردم دیگه خیلی کم مونده بود بکشمش بدون توجه بهش نشستم
هوانگ:بهتره اصل مطلب بریم
ا/ت:چند باری زنگ زدم ولی جواب نمیداد حتما سرش شلوغ بیخیال بهش رفتم حاضر شدم سوار ماشین شدم رفتم بیرون تصمیم گرفتم برم پاساژ لباس ها نگا بندازم
هوانگ:داشتیم سر نقشه جدیدمون حرف میزدیم که بادیگاردم بهم زنگ زد یه لحظه وایسا حواب دادم
بادیگارد:ارباب دختره الان بیرون هس پاساژ هستن چیکار کنم؟
هوانگ:پوزخند زدم نقشم خیلی زود گرفته بود خب کاری که گفته بودم رو بکنین
بادیگارد:چشم
هوانگ:قطع کردم سمت یونگی برگشتن خب اسلحه ها حاضر انبار الان رسیدن دیگه کار من و تو تموم شد
یونگی:سرتکون دادم
ا/ت:یه لباس نظرم جلب کرد برداشتم رفتم پرو امتحانش کنم ولی یکی اومد تو دیگه کی هستی؟؟؟(تعجب
پسر:دستمال بیهوشی رو گرفتم زود سمت دهنش
ا/ت:نفسم به زور نگه داشته بودم نفش نکشم داشتم دست پا میزدم ولی دیگه نتونستم و بیهوش شدم
پسر:انداختم شونم رفتم بیرون سوار ماشین کردم روندم عمارات
هوانگ:پاشدم رفتم بیرون سوار ماشین شدم بادیگارد گف حل کرده همه چیو لبخند زدم سوار ماشین شدم اشاره کروم برونه سمت عمارات
یونگی:نفس عمیق کشیدم خیالم راحت شد اینکه از دست هوانگ عوضی تموم شد ولی باید بیشتر به ا/ت توجه کنم اون میتونه ا/ت رو بگیره به گوشیم نگا انداختم ۴ بار ا/ت بهم زنگ زده بود یعنی چه کار واجبی داره که اینقد زنگ زده بهش زنگ زدم شماره مورد نظر خاموش میباشد لطفا بعدا تماس بگیرید گیج نگا کردم یعنی چی گوشیش خاموش به اجوما زنگ زدم
اجوما:سلام پسرم بفرما چیزی شده
یونگی:اجوما ا/ت پیشته؟
اجوما:نه پسرم یکم پیش رفتن بیرون
یونگی:چی؟؟؟
اجوما:رفتن ایشون بیرون یکم پیش و هنوز نیومده
یونگی:باشه باشه فهمیدم آب دهنم نگران فورت دادم که نکنه هوانگ واقعا کاری به ا/ت کنه زود سوار ماشین شدم زنگ زدم به بادیگارد هام تا دنبال ا/ت بگردن
کاتتتتت اینم از این
۱۰ لایک
۳۰ کامنت
شرط ها کمه ها به خاطر اینکه خیلی وقته نذاشتم اینجوره
۲۳.۹k
۲۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.