استاد فاطمی نیا
#استاد_فاطمی_نیا
خواستند شیعه تکانی بخورد...
«زیارت جامعه کبیره» کلمات عجیبی است. بدون اغراق به شما عرض بکنم که تمام کلماتی که ما در متون در مورد امامشناسی داریم، لااقل میتوانیم بگوییم که این زیارت مکمل آنها است. اگر این زیارت نباشد، واقعاً خیلی از مقامات ائمه را ما متوجه نمیشویم. زیارت جامعهی کبیره کلماتی دارد که بنده به آنها واقف نیستم و فقط نقل قول میکنم. خدا کند که همهی ما محرم این حرفها بشویم. اینها کلماتشان مثل قرآن است. در قرآن میگوید: «لا یَمَسُّهُ الاّ المُطَهَّرُونَ». باید طهارت باطنی باشد تا آدم این کلمات را متوجه شود. میخواهم اینطور بگویم که اگر بعضی از فرازهای جامعهی کبیره را کسی بفهمد، ممکن است وجودش منشأ خوارق عادات بشود. «أنتُم الصِّراطُ الأقْوَم و السّبیل الأعْظم و شُهَداءُ دارِ الْفَناءِ و شُفَعاءُ دارِ الْبَقاءِ و الرّحْمَةِ الْمَوصُولَة» اینجا رحمت موصوله را اگر کسی بفهمد، دیگر اصلاً همه چیز حل میشود.
ائمه نتوانستند همه چیز را بگویند. هر وقت میبینید یک کسی دشمنی میکند، این دشمنی به جهل و عدم شناخت و شناخت ناقص او برمیگردد. اگر آدم اینها را بشناسد، نمیتواند دشمنی کند. شما ملاحظه بفرمایید که ائمه حتی بین دوستانشان هم تقیه کردند و بعضی چیزها را نگفتند. حضرت سجاد سلاماللهعلیه میفرماید که اگر من بعضی چیزها را به این مردم بگویم، من را به بتپرستی متهم میکنند. در زیارت جامعهی کبیره هم خیلی چیزها را در یک قالبهایی گفتهاند که به دست اهلش برسد. اگر هیچ چیز نمیگفتند، ما خیلی محروم میشدیم. بنابراین باید یک چیزهایی را بگویند ولو سربسته که به دست اهلش برسد. یک استادی داشتم که میفرمودند: «پرده از جمال ائمه برداشته نشد؛ مخصوصاً از حضرت جواد، حضرت هادی و حضرت عسکری علیهمالسلام». فلسفهی زیارت جامعه به این دلیل بود که لازم بود شیعه تکانی بخورد. شوخی نیست که: «خَلَقَکُم اللهُ أنواراً فَجَعَلَکُم بِعَرْشِهِ مُحدِقینَ».
#زیارت_جامعه_کبیره#شیعه #بسیج_سایبری
خواستند شیعه تکانی بخورد...
«زیارت جامعه کبیره» کلمات عجیبی است. بدون اغراق به شما عرض بکنم که تمام کلماتی که ما در متون در مورد امامشناسی داریم، لااقل میتوانیم بگوییم که این زیارت مکمل آنها است. اگر این زیارت نباشد، واقعاً خیلی از مقامات ائمه را ما متوجه نمیشویم. زیارت جامعهی کبیره کلماتی دارد که بنده به آنها واقف نیستم و فقط نقل قول میکنم. خدا کند که همهی ما محرم این حرفها بشویم. اینها کلماتشان مثل قرآن است. در قرآن میگوید: «لا یَمَسُّهُ الاّ المُطَهَّرُونَ». باید طهارت باطنی باشد تا آدم این کلمات را متوجه شود. میخواهم اینطور بگویم که اگر بعضی از فرازهای جامعهی کبیره را کسی بفهمد، ممکن است وجودش منشأ خوارق عادات بشود. «أنتُم الصِّراطُ الأقْوَم و السّبیل الأعْظم و شُهَداءُ دارِ الْفَناءِ و شُفَعاءُ دارِ الْبَقاءِ و الرّحْمَةِ الْمَوصُولَة» اینجا رحمت موصوله را اگر کسی بفهمد، دیگر اصلاً همه چیز حل میشود.
ائمه نتوانستند همه چیز را بگویند. هر وقت میبینید یک کسی دشمنی میکند، این دشمنی به جهل و عدم شناخت و شناخت ناقص او برمیگردد. اگر آدم اینها را بشناسد، نمیتواند دشمنی کند. شما ملاحظه بفرمایید که ائمه حتی بین دوستانشان هم تقیه کردند و بعضی چیزها را نگفتند. حضرت سجاد سلاماللهعلیه میفرماید که اگر من بعضی چیزها را به این مردم بگویم، من را به بتپرستی متهم میکنند. در زیارت جامعهی کبیره هم خیلی چیزها را در یک قالبهایی گفتهاند که به دست اهلش برسد. اگر هیچ چیز نمیگفتند، ما خیلی محروم میشدیم. بنابراین باید یک چیزهایی را بگویند ولو سربسته که به دست اهلش برسد. یک استادی داشتم که میفرمودند: «پرده از جمال ائمه برداشته نشد؛ مخصوصاً از حضرت جواد، حضرت هادی و حضرت عسکری علیهمالسلام». فلسفهی زیارت جامعه به این دلیل بود که لازم بود شیعه تکانی بخورد. شوخی نیست که: «خَلَقَکُم اللهُ أنواراً فَجَعَلَکُم بِعَرْشِهِ مُحدِقینَ».
#زیارت_جامعه_کبیره#شیعه #بسیج_سایبری
۷۲۴
۱۴ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.