به در خواست آجوم My LAV part3
برو منم دخالت نمیکنم
=پس میرم
$برو بدرکک(😐)
فردا صبح
ررررییییییننننننگگگگ
=یاااا خداااااا...چیی..؟ ها؟؟
=ساعت مضخرفف
انگشتمو تهدید اور بالا اوردم
=میکشمت
ساعته یه لبخند ملیح زد
=اییششش
=شترق ..
زدم ساعته افتاد
=و گلللللل
پا شدم صورتمو شستم مسواک زدم
چمدونمو برداشتم زدم بیرون
فرودگاه
=خاپوشپوش
: بلند گو : مشتری شماره ۱۲ به هواپیما بیاید
=من ..چی ؟ ۱۲ مننننن
=بدوبدوبدوبدو
بدوبدو رفتم سوار شدم
بدرای اینکه جلب توجه نکنم رفتم جلوووووووووو نشستم
بعد از پرواز
از دید سیندی
رفتم فرود گاه چون هورا دیروز رفته یه شهر دیگه الان میاد ولی
به یکی بر خورد کردم
به نظر اینگلیسی میومد
+ام ساری ام ساری
=انگلیسی نیستم
سرمو بالا اوردم به چشماش که از زیر عینک خوب دیده نمیشد نگاهی انداختم فهمیدم خوده خوده کوکیمه
بعد سریع از نو کیفم یه دفتر در اوردم روش نوشتم
شما جئون جونگ کوکید
بعد بهش دادم
اون خوند
از دیده کوک
اون دختر چی بلغور کرد چطوری فهمید منو الان تهیونگم نمیشناخت با این تیپ
سرمو نزدیکه گوشش بردمو گفتم
=جلب توجه نکن
بعد خودکارو از دستش گرفتم شمارمو روش نوشتم بایین نوشتم
ازت خوشم اومد و لوم نده بعد بستمش دستش دادم
وسریع دور شدم
من نمیدونم چرا شماره امو دادم
وایستا من اصلا شمارمو بلدم؟
وای خدا شماره تهیونگو دادم الان منو میکشه
بدو بدو به سمت اون دختر دویدم
=هییی واستا
+بله؟
=امم.. شماره من
+اها میخوایید پس بگیرید بفرمایید از اون گرفتم و گفتم
=نه شماره تهیونگو داده بودم ببخشیددد 😁
+باشه
=شماره ات رو به من بده
از دیده سیندی
مات برده به اون فرد نگاه کردم
یه ایدل معروف از من شماره میخاست ؟
+بله؟
÷شماره ات رو بده
گوشیش رو در اورد یه گوشی سامسونگ اخرین مدل
با اشتیاق شمارمو توش سیو کردم
اسمشم گذاشتم خودش بزاره
از دید کوک
اسمشو زدم ارمی مو صورتی ❤ و قلب
الان دو روز از دیدنش میگذره نمیدونم چیکارکنم بهش پیام بدم ندم
اتمام
=پس میرم
$برو بدرکک(😐)
فردا صبح
ررررییییییننننننگگگگ
=یاااا خداااااا...چیی..؟ ها؟؟
=ساعت مضخرفف
انگشتمو تهدید اور بالا اوردم
=میکشمت
ساعته یه لبخند ملیح زد
=اییششش
=شترق ..
زدم ساعته افتاد
=و گلللللل
پا شدم صورتمو شستم مسواک زدم
چمدونمو برداشتم زدم بیرون
فرودگاه
=خاپوشپوش
: بلند گو : مشتری شماره ۱۲ به هواپیما بیاید
=من ..چی ؟ ۱۲ مننننن
=بدوبدوبدوبدو
بدوبدو رفتم سوار شدم
بدرای اینکه جلب توجه نکنم رفتم جلوووووووووو نشستم
بعد از پرواز
از دید سیندی
رفتم فرود گاه چون هورا دیروز رفته یه شهر دیگه الان میاد ولی
به یکی بر خورد کردم
به نظر اینگلیسی میومد
+ام ساری ام ساری
=انگلیسی نیستم
سرمو بالا اوردم به چشماش که از زیر عینک خوب دیده نمیشد نگاهی انداختم فهمیدم خوده خوده کوکیمه
بعد سریع از نو کیفم یه دفتر در اوردم روش نوشتم
شما جئون جونگ کوکید
بعد بهش دادم
اون خوند
از دیده کوک
اون دختر چی بلغور کرد چطوری فهمید منو الان تهیونگم نمیشناخت با این تیپ
سرمو نزدیکه گوشش بردمو گفتم
=جلب توجه نکن
بعد خودکارو از دستش گرفتم شمارمو روش نوشتم بایین نوشتم
ازت خوشم اومد و لوم نده بعد بستمش دستش دادم
وسریع دور شدم
من نمیدونم چرا شماره امو دادم
وایستا من اصلا شمارمو بلدم؟
وای خدا شماره تهیونگو دادم الان منو میکشه
بدو بدو به سمت اون دختر دویدم
=هییی واستا
+بله؟
=امم.. شماره من
+اها میخوایید پس بگیرید بفرمایید از اون گرفتم و گفتم
=نه شماره تهیونگو داده بودم ببخشیددد 😁
+باشه
=شماره ات رو به من بده
از دیده سیندی
مات برده به اون فرد نگاه کردم
یه ایدل معروف از من شماره میخاست ؟
+بله؟
÷شماره ات رو بده
گوشیش رو در اورد یه گوشی سامسونگ اخرین مدل
با اشتیاق شمارمو توش سیو کردم
اسمشم گذاشتم خودش بزاره
از دید کوک
اسمشو زدم ارمی مو صورتی ❤ و قلب
الان دو روز از دیدنش میگذره نمیدونم چیکارکنم بهش پیام بدم ندم
اتمام
۴.۳k
۱۱ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.