𝒘𝒉𝒂𝒕 𝒉𝒂𝒑𝒑𝒆𝒏𝒆𝒅
𝒘𝒉𝒂𝒕 𝒉𝒂𝒑𝒑𝒆𝒏𝒆𝒅
𝕻𝖆𝖗𝖙_۳۵
ویو ا/ت
تو راه بودیم. تقریبا ساعت 2 شب بود.
منم داشتم دوربینا رو هک میکردم.
که یهو شوگا گفت...
شوگا: هکشون کردی؟
ا/ت: اره تقریبا دیگه تموم. و تمام.
راننده: قربان رسیدیم.
شوگا: پیاده شو ا/ت
ا/ت: باشه
ویو ا/ت
با شوگا از ماشین پیاده شدم.
رفتیم بالای دیوار و وارد عمارت شدیم.
اروم اروم به سمت در ورودی عمارت رفتیم. در رو باز کردیم. که یهو شوگا با دست بهم گفت که بریم اتاقای بالا رو چک کنم.
منم رفتم بالا. تمام اتاق ها رو دونه به دونه گشتم ولی نتونستم اطلاعاتی پیدا کنم. که رسیدم به اخرین اتاق، اتاقش تقریبا با اتاقای دیگه فرق داشت. نسبت به اتاقای دیگه مجهزتر بود. فکر کنم این اتاق رئیس بانده یعنی همون فلیکس.
داشتم دور و ور رو جک میکردم که چشمم به لبتاپ روی میز افتاد. سریع رفتم روشن کردم. دقیقا همون بود که دنبالش بودیم. هم اطلاعات باند شوگا، هم فلیکس روش بود. خواستم اطلاعات رو بندازم رو فلش که یهو.......
𝕻𝖆𝖗𝖙_۳۵
ویو ا/ت
تو راه بودیم. تقریبا ساعت 2 شب بود.
منم داشتم دوربینا رو هک میکردم.
که یهو شوگا گفت...
شوگا: هکشون کردی؟
ا/ت: اره تقریبا دیگه تموم. و تمام.
راننده: قربان رسیدیم.
شوگا: پیاده شو ا/ت
ا/ت: باشه
ویو ا/ت
با شوگا از ماشین پیاده شدم.
رفتیم بالای دیوار و وارد عمارت شدیم.
اروم اروم به سمت در ورودی عمارت رفتیم. در رو باز کردیم. که یهو شوگا با دست بهم گفت که بریم اتاقای بالا رو چک کنم.
منم رفتم بالا. تمام اتاق ها رو دونه به دونه گشتم ولی نتونستم اطلاعاتی پیدا کنم. که رسیدم به اخرین اتاق، اتاقش تقریبا با اتاقای دیگه فرق داشت. نسبت به اتاقای دیگه مجهزتر بود. فکر کنم این اتاق رئیس بانده یعنی همون فلیکس.
داشتم دور و ور رو جک میکردم که چشمم به لبتاپ روی میز افتاد. سریع رفتم روشن کردم. دقیقا همون بود که دنبالش بودیم. هم اطلاعات باند شوگا، هم فلیکس روش بود. خواستم اطلاعات رو بندازم رو فلش که یهو.......
۵.۱k
۱۰ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.