پارت ۴۳ : حاکمان جهنم

ات : وایسا به نظرت کدوم طعم چیپس بگیرم
جونگ کوک تا اومد دهنش باز کن اگت دستاش رو به هم کوبید و گفت : این چه حرفیه همش بر میدارم و جونگ کوک همه طعم چیپس های آمریکایی رو برداشت











امیر : چند شد
جونگ کوک : درست شد ۹ میلیون
امیر : ا.ت تو که این دفعه بیشتر از همیشه خرید کردی چخبرته
ا.ت : جونگ کوک شماره کارت بگو بزنم به حسابت
جونگ کوک : آخه من کیحرف پول زدم بچه بیاید سوار ماشین شیم بریم









ساعت چهار صبح بود و ا.ت هنوز داشت به پیشنهاد کوک فکر میکرد




صبح شده بود و همه داشتن حلیم میخوردن به غیر از ا.ت که داشت مثل بچه ها تست شکلات و توت فرنگی میخورد
آقا ممدرضا : الهی شکر ما که سر شدیم خانوم دستت صلا
زهرا خانم : نوش جونت مرد بازم میخوای
ا.ت : مامان چهار تا کاسه حلیم دادی بابا بسه دیگه با خدا دل‌درد میشه ها
زهرا خانم : تو ساکت ور پریده که هیچی مثل آدم نیست آخه کی صبح حلیم مامانش ول میکنه بشسن اینا میخوره بعدشم به جای ایراد تز غذا بگو جوابت چیه امروز روزه سومه،
که همه جا در سکوت بدی فرو رفت
ا.ت : جواب من منفیه