《کی عاشقت شدم》💜
پارت نوزدهم
ته: ا.ت بقیشو بخون
ا.ت: ب با باشه
( چون خیلی ریزه میزه بود من اونو جوجه صدا میکردم اون با اینکه یه پسر بود ولی ریزه میزه بود اون یه خال روی ترقوه های سمت چپش که شبیه به یه ستاره بود داشت فکر میکنم توعم در آینده باید اون خالو داشته باشی و یه خال دیگه روی کتف سمت عا دخترم من باید برم بابات داره صدام میکنه.............)
ا.ت: تموم شد همین بود خا خال
اون روی ترقوه سمت چپش و نگاه کرد اون یه خال داشت درست مثل گفته ی مادرش مثل یه ستاره بود
ا.ت: ک کوک تو روی کتفت یه خال داری
کوک: آ آره دارم
ته: وایسا ج مثل جونگ کوک خال روی کتف وایسا منم یه خال روی کتفم دارم
ا.ت: س سوهو ببینم توگفتی برادرم زیر لبش یه خال داره و ولی اینجا نوشته روی ترقوه های سمت چپش یه خال داره
سوهو: نمیدونم ولی عمو اینو گفت حتما میخواسته تو برادرت و پیدا نکنی بخاطر همین اینجوری گفته
ا.ت تو شک بود که گوشی کوک زنگ خورد
کوک: جیمینه
مکالمه
جمین: الو سلام
کوک: سلام
جمین: چی شد نشونه ای پیدا کردین
کوک: آره یه نشونه هست که فکر میکنم بتونه ی زره کمک کنه
جمین: خیلی خوب بیایین خونه من
کوک: باشه الان مییاییم
ته: چی گفت
کوک: گفت بریم خونه اون که بتونه ردشو بزنه
ا.ت: وایسا وایسا یه توضیح کوچولو این الان کی بود
ته: خوب ببین ا.ت بقیر از ما دوتا یه پسر دیگه هست که اون وقتی کسی شرکتمون هک میکنه اون میتونه سیستمو بر گردونه ی جورایی خودش یه هکر حرفه ایه اسمش جیمینه
ا.ت: عاها باشه
کوک به راننده گفت که راه بیوفته و به سمت خونه جیمین حرکت کردن وقتی رسیدن وارد خانه جیمین شدن و زنگ درو زدن
ا.ت: وقتی درو زدیم یه پسر جوون و خوشتیپ و یه زره قد کوتاه درو باز کرد فک کنم خودش باید باشه جیمین بود کوک و ته باهاش سلام کردن و اومد با من دست داد.
جیمین: سلام من جیمینم توعم باید ا.ت باشی
ا.ت: سلام آره خودمم
جیمین: خوب بیایید تو
جیمین: اجوما قهوه لطفا
اجوما: چشم پسرم
جیمین: خوب بگید ببینم نتیجه تحقیقات تون چیشد
ته: ا.ت خودت بگو اونایی ک تو دفترچه مامانت خوندی
ا.ت: خوب مامانم نوشته بود توی ۱۷ سالگی ازدواج کرده و داداشم چون خیلی کوچولو بوده بهش میگفته جوجه
جیمین ویو
داشتم با دقت به حرفاشون گوش میکردم که ا.ت گفت جوجه با کلمه جوجه رفتم تو شک
ا.ت: بعد نوشته بود
اجوما: بفرمایید آقا دیر وقته به نظرم بزارید برای فردا
کوک: راست میگه ا.ت برید بخوابید امروز خیلی فعالیت داشتیم .............................
سلام عاااا ببخشید برای تاخیر مشکلی پیش اومده که نمیتونم پارتا رو زود زود بزارم درسا هم روم داره فشار میاره واقعا ببخشید لایک و کام یادتون نره 💜💙
ته: ا.ت بقیشو بخون
ا.ت: ب با باشه
( چون خیلی ریزه میزه بود من اونو جوجه صدا میکردم اون با اینکه یه پسر بود ولی ریزه میزه بود اون یه خال روی ترقوه های سمت چپش که شبیه به یه ستاره بود داشت فکر میکنم توعم در آینده باید اون خالو داشته باشی و یه خال دیگه روی کتف سمت عا دخترم من باید برم بابات داره صدام میکنه.............)
ا.ت: تموم شد همین بود خا خال
اون روی ترقوه سمت چپش و نگاه کرد اون یه خال داشت درست مثل گفته ی مادرش مثل یه ستاره بود
ا.ت: ک کوک تو روی کتفت یه خال داری
کوک: آ آره دارم
ته: وایسا ج مثل جونگ کوک خال روی کتف وایسا منم یه خال روی کتفم دارم
ا.ت: س سوهو ببینم توگفتی برادرم زیر لبش یه خال داره و ولی اینجا نوشته روی ترقوه های سمت چپش یه خال داره
سوهو: نمیدونم ولی عمو اینو گفت حتما میخواسته تو برادرت و پیدا نکنی بخاطر همین اینجوری گفته
ا.ت تو شک بود که گوشی کوک زنگ خورد
کوک: جیمینه
مکالمه
جمین: الو سلام
کوک: سلام
جمین: چی شد نشونه ای پیدا کردین
کوک: آره یه نشونه هست که فکر میکنم بتونه ی زره کمک کنه
جمین: خیلی خوب بیایین خونه من
کوک: باشه الان مییاییم
ته: چی گفت
کوک: گفت بریم خونه اون که بتونه ردشو بزنه
ا.ت: وایسا وایسا یه توضیح کوچولو این الان کی بود
ته: خوب ببین ا.ت بقیر از ما دوتا یه پسر دیگه هست که اون وقتی کسی شرکتمون هک میکنه اون میتونه سیستمو بر گردونه ی جورایی خودش یه هکر حرفه ایه اسمش جیمینه
ا.ت: عاها باشه
کوک به راننده گفت که راه بیوفته و به سمت خونه جیمین حرکت کردن وقتی رسیدن وارد خانه جیمین شدن و زنگ درو زدن
ا.ت: وقتی درو زدیم یه پسر جوون و خوشتیپ و یه زره قد کوتاه درو باز کرد فک کنم خودش باید باشه جیمین بود کوک و ته باهاش سلام کردن و اومد با من دست داد.
جیمین: سلام من جیمینم توعم باید ا.ت باشی
ا.ت: سلام آره خودمم
جیمین: خوب بیایید تو
جیمین: اجوما قهوه لطفا
اجوما: چشم پسرم
جیمین: خوب بگید ببینم نتیجه تحقیقات تون چیشد
ته: ا.ت خودت بگو اونایی ک تو دفترچه مامانت خوندی
ا.ت: خوب مامانم نوشته بود توی ۱۷ سالگی ازدواج کرده و داداشم چون خیلی کوچولو بوده بهش میگفته جوجه
جیمین ویو
داشتم با دقت به حرفاشون گوش میکردم که ا.ت گفت جوجه با کلمه جوجه رفتم تو شک
ا.ت: بعد نوشته بود
اجوما: بفرمایید آقا دیر وقته به نظرم بزارید برای فردا
کوک: راست میگه ا.ت برید بخوابید امروز خیلی فعالیت داشتیم .............................
سلام عاااا ببخشید برای تاخیر مشکلی پیش اومده که نمیتونم پارتا رو زود زود بزارم درسا هم روم داره فشار میاره واقعا ببخشید لایک و کام یادتون نره 💜💙
۹.۸k
۱۱ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.