مایکی (ورژن بونتن)درخواستی
همه کار های بونتن ب هم ریخته خطر هر دیقه از بیخ گوشم رد میشه اونمکه امروز گفت میمونه خونه مادرش اگه براش اتفاقی بیوفته چی ؟؟؟؟
پسرک استرس همه چیز رو میکشید موهای سفیدش و چشمای بی حسش تنها نور اتاقش بود غرور پسرک اجازه اشک ریختن نمیداد ولی پسرک خسته شده بود
:من نمیتونم من...نمیتونم اینطوری ادامه بدم
تصمیمات خطرناک و دیوانه وار از جلو چشمانش رد میشد
لز جاش بلند میشه و میره سمت بالکن اتاقش و میشینه روی لبه به پایین نگاه میکنه انگار قصدش #خودکشی بود
بلند شد و فریاد کشید:توکیو میدونم هیچکدومتون دلتون برام تنگ نمیشه چون اهمیت ندارم
پسرک تا دستانش رو باز کرد و میخولست خودکشی کنه...
×ما...مایکی
اشک در چشمان پسرک جمع شد و نیشخندی زد
+فرشته من میرم امیدوارم به خوشی...
دختری که به فرشته خطاب شد رفت جلو و دست پسرک مو برفی رو گرفت و کشید در آغوش خودش و بغض کرد
×نرو من بهت نیاز دارم اگه...اگه بریم من با کی زندگی کنم منو میخوای توواین جای خطرناک رها کنی؟ نه بمون
+ولی من خسته شدم
×منم...ولی برای ادامه ما همدیگر رک داریم
پسرک لبخند زد دختر رو در آغوش کشید
+دوست دارم...ا/ت
×منم ...مایکی
پسرک استرس همه چیز رو میکشید موهای سفیدش و چشمای بی حسش تنها نور اتاقش بود غرور پسرک اجازه اشک ریختن نمیداد ولی پسرک خسته شده بود
:من نمیتونم من...نمیتونم اینطوری ادامه بدم
تصمیمات خطرناک و دیوانه وار از جلو چشمانش رد میشد
لز جاش بلند میشه و میره سمت بالکن اتاقش و میشینه روی لبه به پایین نگاه میکنه انگار قصدش #خودکشی بود
بلند شد و فریاد کشید:توکیو میدونم هیچکدومتون دلتون برام تنگ نمیشه چون اهمیت ندارم
پسرک تا دستانش رو باز کرد و میخولست خودکشی کنه...
×ما...مایکی
اشک در چشمان پسرک جمع شد و نیشخندی زد
+فرشته من میرم امیدوارم به خوشی...
دختری که به فرشته خطاب شد رفت جلو و دست پسرک مو برفی رو گرفت و کشید در آغوش خودش و بغض کرد
×نرو من بهت نیاز دارم اگه...اگه بریم من با کی زندگی کنم منو میخوای توواین جای خطرناک رها کنی؟ نه بمون
+ولی من خسته شدم
×منم...ولی برای ادامه ما همدیگر رک داریم
پسرک لبخند زد دختر رو در آغوش کشید
+دوست دارم...ا/ت
×منم ...مایکی
۵.۲k
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.