♪¶•^[𝐣𝐤]^•¶♪
♪¶•^[𝐣𝐤]^•¶♪
𝕡𝕒𝕣𝕥:𝟙
نگاهش رو از ملودی گرفت و به جلو خیره شد
اون دختر زیادی خوشگل بود!
یه سالی میشد قلب جئون رو به دست آورده بود.
با چشمای برق زده اش به ملودی نگاهی کرد،که ملودی اومد سمتش
𝕄𝕖𝕝𝕠𝕕𝕚:واو،واقعاکه یعنی انقدر برات غریبه شدم؟
با خنده گفت و به جئون خیره شد
هیچ حرفی نمیزد و فقط به دختر خیره بود
𝕛𝕜:!تو خیلی زیبایی
از دهنش خارج شده بود و دست خودش نبود
ملودی با تعجب نگاهی بهش کرد
𝕄𝕖𝕝𝕠𝕕𝕚:مسخرم میکنی؟ اصلا خوشگل نیستم
با گفتن این اخم های جئون در هم رفت
خوشش نمیومد بگه من زیبا نیستم،چون اون واقعا زیبا بود!
زیبا تر از هرچیزی!..
𝕛𝕜:اصلا شوخی نمیکنم،فقط دارم واقعیت رو میگم
لبخندی بین لب های ملودی شکل گرفت
𝕄𝕖𝕝𝕠𝕕𝕚:مثل خودت،البته..تو کیوتیی
با گفتن این حرف جئون اخمی کرد
خواست چیزی بگه که گوشیش زنگ خورد،فحشی زیر لب داد و جواب داد
𝕛𝕜:بله؟
که صدای جیغ زننده ای از پشت گوشی بیرون اومد
ملودی با اخم به جئون نگاه میکرد
𝕛𝕜: آنورآ من سرم شلوغه!بعدا بهت زنگ میزنم
با پیچوندن اون دختر،تماسو قطع کرد و به ملودی نگاه کرد
𝕄𝕖𝕝𝕠𝕕𝕚:بهتره با همون آنورآ جونت حرف بزنی،من دارم میرم
از این کار ملودی تعجب کرده بود،اون الان حسودیش شده بود؟
با یه لبخند به سمت ملودی رفت و دستاشو گرفت
𝕛𝕜:ولی وقت گذروندن با تو برام با ارزش تره
و دست ملودی رو گرفت و سوار ماشینش شد
ملودی به رانندگی جئون نگاه میکرد
واقعا هات بود،واو اصلا نمیتونست ازش دل بکنه
𝕛𝕜:عام،دید زدنات تموم نشد؟رسیدیم
با خجالت از ماشین پیاده شد و به دور و برش نگاهی کرد
این مکان براش جدید بود...ادامه دارد
چندپارتی جدیدمون🌚🤌🏻
واقعا دوست دارماین حمایت بشه🥹🫶🏻
شرط نمیزارم ولی خودتون حمایت کنیدددد🥲❤️🔥
𝕡𝕒𝕣𝕥:𝟙
نگاهش رو از ملودی گرفت و به جلو خیره شد
اون دختر زیادی خوشگل بود!
یه سالی میشد قلب جئون رو به دست آورده بود.
با چشمای برق زده اش به ملودی نگاهی کرد،که ملودی اومد سمتش
𝕄𝕖𝕝𝕠𝕕𝕚:واو،واقعاکه یعنی انقدر برات غریبه شدم؟
با خنده گفت و به جئون خیره شد
هیچ حرفی نمیزد و فقط به دختر خیره بود
𝕛𝕜:!تو خیلی زیبایی
از دهنش خارج شده بود و دست خودش نبود
ملودی با تعجب نگاهی بهش کرد
𝕄𝕖𝕝𝕠𝕕𝕚:مسخرم میکنی؟ اصلا خوشگل نیستم
با گفتن این اخم های جئون در هم رفت
خوشش نمیومد بگه من زیبا نیستم،چون اون واقعا زیبا بود!
زیبا تر از هرچیزی!..
𝕛𝕜:اصلا شوخی نمیکنم،فقط دارم واقعیت رو میگم
لبخندی بین لب های ملودی شکل گرفت
𝕄𝕖𝕝𝕠𝕕𝕚:مثل خودت،البته..تو کیوتیی
با گفتن این حرف جئون اخمی کرد
خواست چیزی بگه که گوشیش زنگ خورد،فحشی زیر لب داد و جواب داد
𝕛𝕜:بله؟
که صدای جیغ زننده ای از پشت گوشی بیرون اومد
ملودی با اخم به جئون نگاه میکرد
𝕛𝕜: آنورآ من سرم شلوغه!بعدا بهت زنگ میزنم
با پیچوندن اون دختر،تماسو قطع کرد و به ملودی نگاه کرد
𝕄𝕖𝕝𝕠𝕕𝕚:بهتره با همون آنورآ جونت حرف بزنی،من دارم میرم
از این کار ملودی تعجب کرده بود،اون الان حسودیش شده بود؟
با یه لبخند به سمت ملودی رفت و دستاشو گرفت
𝕛𝕜:ولی وقت گذروندن با تو برام با ارزش تره
و دست ملودی رو گرفت و سوار ماشینش شد
ملودی به رانندگی جئون نگاه میکرد
واقعا هات بود،واو اصلا نمیتونست ازش دل بکنه
𝕛𝕜:عام،دید زدنات تموم نشد؟رسیدیم
با خجالت از ماشین پیاده شد و به دور و برش نگاهی کرد
این مکان براش جدید بود...ادامه دارد
چندپارتی جدیدمون🌚🤌🏻
واقعا دوست دارماین حمایت بشه🥹🫶🏻
شرط نمیزارم ولی خودتون حمایت کنیدددد🥲❤️🔥
۲۳.۵k
۲۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.