خانواده
پارت 50
***
کوک: بریم؟.. شما تو بیرون وایستید تا من حساب کنم و بیام
ا/ت: یونگ رو بغل کردم و منتظر کوک بودم تا بیاد.. لپش رو بوسیدم*.. خوشگل مامان کیه؟
یونگ: ماما...لالا
ا/ت: خوابت میاد؟.. صبر کن بشینیم تو ماشین بخوابونمت!.. ( گوشیم زنگ خورد...مامانمه) الو سلام مامان خوبی؟...چخبر؟
م/ت: عزیزم سلام.. توخوبی؟.. یونگ و جونگ کوک خوبن؟
ا/ت: آرع..اومدیم بیرون
م/ت: میدونم این روزا خیلی خونه ما و جونگ کوک اینا میآید ولی شب دخترعموت اینا میان بنابرین..بیا دیگه..ازمن حرف نگیر ( عصبی)
ا/ت: چه عجب میخوایم ببینمشون.. اونم نه اینکه بریم خونشون اونا میان خونه ما
م/ت: حق
ا/ت: مامان کوک و باباش اینا میان؟
م/ت: نه فقط،خودمونیم
ا/ت: عاا باشع خداحافظ *
م/ت: خداحافظ
***
کوک: بریم؟.. شما تو بیرون وایستید تا من حساب کنم و بیام
ا/ت: یونگ رو بغل کردم و منتظر کوک بودم تا بیاد.. لپش رو بوسیدم*.. خوشگل مامان کیه؟
یونگ: ماما...لالا
ا/ت: خوابت میاد؟.. صبر کن بشینیم تو ماشین بخوابونمت!.. ( گوشیم زنگ خورد...مامانمه) الو سلام مامان خوبی؟...چخبر؟
م/ت: عزیزم سلام.. توخوبی؟.. یونگ و جونگ کوک خوبن؟
ا/ت: آرع..اومدیم بیرون
م/ت: میدونم این روزا خیلی خونه ما و جونگ کوک اینا میآید ولی شب دخترعموت اینا میان بنابرین..بیا دیگه..ازمن حرف نگیر ( عصبی)
ا/ت: چه عجب میخوایم ببینمشون.. اونم نه اینکه بریم خونشون اونا میان خونه ما
م/ت: حق
ا/ت: مامان کوک و باباش اینا میان؟
م/ت: نه فقط،خودمونیم
ا/ت: عاا باشع خداحافظ *
م/ت: خداحافظ
۲۲.۴k
۲۸ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.