P۸
P۸
ا/ت : اره خب میخوام بدونم تهته " خنده "
تازه فهمیده بودی با چه اسمی صداش کردی ، اسمی که ۵ سال پیش صداش میکردی ، اسمی که بیشتر خاطراتت رو با اون برات مرور میکرد .
با شنیدن اون کلمه انگار اونم فهمیده بود چی گفتی
ته : هنوزم اون روزایی که بهم این اسمو میدادی رد یادمه ، اونم خیلی خوب " لبخند تلخ "
ا/ت : منم یادمه، اونم خیلی خوب ، دلم برای اون روزا تنگ شده ، خیلی زیاد
ته : اگر بگم نه دروغ گفتم
که با صدای سوهی به خودتون امدید
سوهی : یا ، مامان ، بابا بیایید دیگههههه
با اسمی که تهیونگ رو صدا کرده بود تعجب کرده بودی
ا/ت : بابا ؟؟
سوهی : اره دیگه مامان ، از این به بعد آقای کیم بابای منه
ا/ت : ولی سوهی ، شاید آقای کیم دوست نداشته باشه تو اونجوری صداش کنی
ته : نه من هیچ مشکلی ندارم
رو به سوهی کرد و گفت
ته : بریم دخترم ؟
سوهی هم سری از خوشحالی تکون داد و گفت
سوهی : بریم بابایییییی
ادامه دارد ...
☆ بابت کم بودن این پارت واقعا معذرت میخوام سرم خیلی شلوغه ، ببخشید - کمک ادمین ۲ ☆
شرط پارت بعد
۲۰:« لایک ❤️
ا/ت : اره خب میخوام بدونم تهته " خنده "
تازه فهمیده بودی با چه اسمی صداش کردی ، اسمی که ۵ سال پیش صداش میکردی ، اسمی که بیشتر خاطراتت رو با اون برات مرور میکرد .
با شنیدن اون کلمه انگار اونم فهمیده بود چی گفتی
ته : هنوزم اون روزایی که بهم این اسمو میدادی رد یادمه ، اونم خیلی خوب " لبخند تلخ "
ا/ت : منم یادمه، اونم خیلی خوب ، دلم برای اون روزا تنگ شده ، خیلی زیاد
ته : اگر بگم نه دروغ گفتم
که با صدای سوهی به خودتون امدید
سوهی : یا ، مامان ، بابا بیایید دیگههههه
با اسمی که تهیونگ رو صدا کرده بود تعجب کرده بودی
ا/ت : بابا ؟؟
سوهی : اره دیگه مامان ، از این به بعد آقای کیم بابای منه
ا/ت : ولی سوهی ، شاید آقای کیم دوست نداشته باشه تو اونجوری صداش کنی
ته : نه من هیچ مشکلی ندارم
رو به سوهی کرد و گفت
ته : بریم دخترم ؟
سوهی هم سری از خوشحالی تکون داد و گفت
سوهی : بریم بابایییییی
ادامه دارد ...
☆ بابت کم بودن این پارت واقعا معذرت میخوام سرم خیلی شلوغه ، ببخشید - کمک ادمین ۲ ☆
شرط پارت بعد
۲۰:« لایک ❤️
۱.۶k
۰۴ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.