تناسخ هالووینی فصل دوم پارت ۹

تناسخ هالویینی
فصل 2 پارت 9
باجی: بگو عااااا
چیفویو: عااااا
باجی: افرین نوش جونت
شینیگامی: ببخشید شما اون پشت چیکار دارید میکنید؟
باجی: به تو چه
اینوری: دارن بستنی میخورن
باجی: بیا یکم عقل خواهرت رو هم نداری
شینیگامی: از کجا بستنی اوردی
باجی: از تو....... ریوسی
ریوسی: به من چه اصلا به من چیکار داری
باجی و شینیگامی درحال دعوا کردن
ران انگشتاش رو میکنه تو... مو های چیفویو (منحرف😐) و چیفویو سریع برمیگرده سمت ران
چیفویو: راستی ران تو و من دیگه دوستیم تا وقتی بری خونت o(〃＾▽＾〃)o
این جمله "تو و من دیگه دوستیم" چند بار توی ذهن باجی اکو شد
باجی: چ... چی
چیفویو: باجی سان ران بهم گفت که هیچ دوست صمیمی نداره
بغل کردن ران
چیفویو: میشه شما هم دوستش باشید
باجی که دود از سرش بلند شده بود: یعنی.. الان... تو با این.... دوستی
چیفویو: اره، میشه شما هم دوستش باشید
باجی:.......
چیفویو: هرکار بگید میکنم
باجی: هر کاری😏
چیفویو:ا...اره (⁄ ⁄•⁄⁄•⁄ ⁄)
باجی: هرکاری دیگه نه؟
ریوسی:.................
کازوتورا: بابا مگه میخوای چیکارش کنی
باجی: نمیدونم باید فکر کنم 😏
کازوتورا:................. الله اکبر
باجی: خب پس از این به بعد باید این کا رو بکنی
چیفویو: چ...چیکار
باجی: تو از الان به بعد باید برای من باشی 😏
چیفویو:....... (///•////•/////)
مایکی: او شــــــــــت
دراکن: داره جالب میشه
میتسویا: به به به سلامتی
شینیگامی و اینوری که از ذوق غش کردن: اریگاتوووووووو کامی ساماااااااا(غش کردن)
ران: ببخشید؟
سانزو: منم میخوامممممم
ریندو: ببند باو
تاکه میچی: ایشالله به پای هم.... چیز یعنی ام چی دارم میگم اینا فرا تر از به پای هم پیر شدنن😐
اینوری: داداش بالاخره... بزن قدش
شینیگامی: اره بالاخره... ولی وایسا من چون هنوز بچه شونو ندیدم قبول ندارم
همه به جز اینوری: ◖•••◗ 😐
همه تا ابد: 😐
شینیگامی: خب خب یه خبر خوب یه خبر بد
میتسویا: خبر خوبت رو اول بگو
شینیگامی: خبر بدم اینکه
مایکی: خب پس اول خبر بدت رو بگو
شینیگامی: باشه خبر خوبم اینکه
دراکن: این چرا هرچی میگیم برعکسش رو میگه 😐
اینوری: چون کرم داره 🫥
شینیگامی: چقدر تو باهوشی خواهرم😏
سانزو: خبر خوب و بدت رو مینالی یا بنالم
شینیگامی: بنال ببینم
سانزو: انقدر عصاب منو خط خطی نکککنننن💢💢💢💢💢
شینیگامی: اگه بکنم
سانزو: به احترام خواهرت نمیکشمت
شینیگامی: منم به احترام خواهرم از هشت جهت جرت نمیدم
اینوری: خدایا کمکـــــــــــــ
باجی: خب بگو خبر خوب و بدت رو
شینیگامی: اهان اره خبر خوبم اینکه شما میتونید به دنیای اصلیتون برگردیم
کازوتورا: اینکه خیلی خوبه، حالا خبر بده؟
شینیگامی: ام خب.... خبر بدم اینکه ریوسی نمیتونه با هامون بیاد و ران و ریندو و سانزو برمیگردن به دنیای خودشون و یکم برای چیفویو ناراحت کننده
چیفویو: چ... چی
ریوسی: خب چیفویو فک کنم باید خداحافظی کنیم 🙃
چیفویو: اما تو دوست صمیمیمی........ هق
گریه کردن "
ریوسی: هی چیفویو گریه نکن
بغل کردن چیفویو
ریوسی: بهم قول بده فراموشم نکنی
پایان این پارتــــــــــــــــ✨