عشق مدرسه ای ۲
عشق مدرسه ای ۲
پارت۶
مث اینکه سرش با هرزه جدیدش گرم بود.
پهلو به پهلو شد.
در اتاق باز شد،زود از سر جاش پاشد.
کوک امد داخل.
لیا: مامانت بهت یاد نداده در بزنی؟
کوک: چرا یاد داده ولی من برای کسی که دوسش دارم در نمیزنم با هیجان وارد میشم که شگفت زدش کنم(لبخند)
لیا: کردی.حالا کارتو بگو(سرد)
کوک: خوب ازت میخواستم که باهام بیای سر قرار.
لیا: من نمیتونم وقت گرانبهام رو صرف کارای چرت و پرت مث قرار گذاشتن با تو کنم.
کوک: هی لیا انقدر زندگی رو سخت نگیر.
لیا: من سخت نگرفتم ولی مث اینکه تو خیلی آسون گرفتی.
کوک: تو از چیزی ناراحتی؟
لیا: نه فقط الان میخوام روی کارم تمرکز کنم.
کوک: منم الان فقط میخوام روی تو و زدن مخت تمرکز کنم.
لیا: کوک دیگه بهم نزدیک نشو.
کوک: چی ؟برای چی؟
لیا: بخاطر اینکه میخوام ازدواج کنم اگر همسر تورو باهام ببینه برات بد میشه.
کوک: ینی چی که میخوای ازدواج کنی ها؟ ینی چی من این همه وقت کلی برای بدست آوردن تو تلاش کردم ۳ بار ازت خواستگاری کردم لعنتی و تو همه چیزتو تو گذشته دیدی و عشقم و ندیدی.(داد)
لیا: تموم شد جئون.لطفا دیگه دوربرم نباش.
کوک: اون عوضی کیه ها کیه بگو تا بکشمش.
لیا: دهنتو ببند.
کوک: گفتم بگو کیه.(داد بلندتر)
لیا: سر من داد نزن عوضی.(داد)
کوک: اون کیه ها بگو همه گزینه هایی که قراره من رو از انتخابت حذف کنه رو بگو تا خودم همرو حذف کنم تا چاره جز من نداشته باشی( داد)
لیا:.......
ی لایک به ما نمیدی؟
پارت۶
مث اینکه سرش با هرزه جدیدش گرم بود.
پهلو به پهلو شد.
در اتاق باز شد،زود از سر جاش پاشد.
کوک امد داخل.
لیا: مامانت بهت یاد نداده در بزنی؟
کوک: چرا یاد داده ولی من برای کسی که دوسش دارم در نمیزنم با هیجان وارد میشم که شگفت زدش کنم(لبخند)
لیا: کردی.حالا کارتو بگو(سرد)
کوک: خوب ازت میخواستم که باهام بیای سر قرار.
لیا: من نمیتونم وقت گرانبهام رو صرف کارای چرت و پرت مث قرار گذاشتن با تو کنم.
کوک: هی لیا انقدر زندگی رو سخت نگیر.
لیا: من سخت نگرفتم ولی مث اینکه تو خیلی آسون گرفتی.
کوک: تو از چیزی ناراحتی؟
لیا: نه فقط الان میخوام روی کارم تمرکز کنم.
کوک: منم الان فقط میخوام روی تو و زدن مخت تمرکز کنم.
لیا: کوک دیگه بهم نزدیک نشو.
کوک: چی ؟برای چی؟
لیا: بخاطر اینکه میخوام ازدواج کنم اگر همسر تورو باهام ببینه برات بد میشه.
کوک: ینی چی که میخوای ازدواج کنی ها؟ ینی چی من این همه وقت کلی برای بدست آوردن تو تلاش کردم ۳ بار ازت خواستگاری کردم لعنتی و تو همه چیزتو تو گذشته دیدی و عشقم و ندیدی.(داد)
لیا: تموم شد جئون.لطفا دیگه دوربرم نباش.
کوک: اون عوضی کیه ها کیه بگو تا بکشمش.
لیا: دهنتو ببند.
کوک: گفتم بگو کیه.(داد بلندتر)
لیا: سر من داد نزن عوضی.(داد)
کوک: اون کیه ها بگو همه گزینه هایی که قراره من رو از انتخابت حذف کنه رو بگو تا خودم همرو حذف کنم تا چاره جز من نداشته باشی( داد)
لیا:.......
ی لایک به ما نمیدی؟
۶.۷k
۰۵ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.