موضوع در خواستی
موضوع در خواستی
وقتی که در کمپانی همدیگرو می بینیم
عشق هم می شن
از زبان ات
امروز من دیگه حوصله ندارم باید برم کمپانی و تهیونگ رو ببینم
از زبان تهیونگ
من امروز واقعاً حال ندارم و می خوام اهنگ گوش بدم ولی یه چیزی یادم اومد که تازه دختری شروع به البوم و اهنگ کرده و که فکر کنم اسم ش یه س داشت نمی دونم ولش کن و رفتم بخرم اهنگشو گوش دادم حالو هوام عوض شد و دیگه باید برم کمپانی شاید اونم اونجا باشه چون می خواد با ریس ما صحبت کنه
هر دوتا به موقع رسیدن و تهیونگ درو زد رفت تو که دید همان دختره اونجا بود و از نگاه کردنش سیر نشد دختره که نگاه به تهیونگ کرد احساس عجیبی دست پیدا کرد
از زبان ات
واقعاً چرا تهیونگ انقدر به من نگاه می کنه نکنه عاشقه منه یا عاشق البوم یا صدام شده
رییس به تهیونگ گفت بیا تو دیگ چرا کنار در وایسادی
بعد از کلی مصاحبه
از زبان تهیونگ
ات را صدا زد گفت یه دقیقه وایسا کارت دارم من واقعا ببخشید اون روز من مست بودم حواسم نبود اسمتونو یادم رفته اسمتون چیه
از زبان ات
گفت اسمم سوسنه نزدیک 5 ماه اینجا زندگی می کنم
تهیونگ گفت می خوام یه چیزی بگم من عاشق تون شدم
سوسن با خوش حالی گفت من هم می خواستم همینو بگم
سوسن از خوشحال انقد می پرید بالا و پاین که پاش پیچ خوردو
تهیونگ او رو گرفت و بلندش کرد و سوار ماشین شدن که سوسن می گفت چرا اومدیم
اینجا من با ماشین خودم می رفتم
تهیونگ گفت چجوری میشه
تهیونگ تماشای به لب سوسن کرد و نزدیک شد و او رو بوسید سوسن سر تهیونگ بلند کرد گفت تهیونگ این کارو نکن
ولی سوسن هم هوس کرد و تهیونگ نزدیکتر شدو لباشو محم بوسید و
لالالا
تمام ببخشید که طولانی بود
وقتی که در کمپانی همدیگرو می بینیم
عشق هم می شن
از زبان ات
امروز من دیگه حوصله ندارم باید برم کمپانی و تهیونگ رو ببینم
از زبان تهیونگ
من امروز واقعاً حال ندارم و می خوام اهنگ گوش بدم ولی یه چیزی یادم اومد که تازه دختری شروع به البوم و اهنگ کرده و که فکر کنم اسم ش یه س داشت نمی دونم ولش کن و رفتم بخرم اهنگشو گوش دادم حالو هوام عوض شد و دیگه باید برم کمپانی شاید اونم اونجا باشه چون می خواد با ریس ما صحبت کنه
هر دوتا به موقع رسیدن و تهیونگ درو زد رفت تو که دید همان دختره اونجا بود و از نگاه کردنش سیر نشد دختره که نگاه به تهیونگ کرد احساس عجیبی دست پیدا کرد
از زبان ات
واقعاً چرا تهیونگ انقدر به من نگاه می کنه نکنه عاشقه منه یا عاشق البوم یا صدام شده
رییس به تهیونگ گفت بیا تو دیگ چرا کنار در وایسادی
بعد از کلی مصاحبه
از زبان تهیونگ
ات را صدا زد گفت یه دقیقه وایسا کارت دارم من واقعا ببخشید اون روز من مست بودم حواسم نبود اسمتونو یادم رفته اسمتون چیه
از زبان ات
گفت اسمم سوسنه نزدیک 5 ماه اینجا زندگی می کنم
تهیونگ گفت می خوام یه چیزی بگم من عاشق تون شدم
سوسن با خوش حالی گفت من هم می خواستم همینو بگم
سوسن از خوشحال انقد می پرید بالا و پاین که پاش پیچ خوردو
تهیونگ او رو گرفت و بلندش کرد و سوار ماشین شدن که سوسن می گفت چرا اومدیم
اینجا من با ماشین خودم می رفتم
تهیونگ گفت چجوری میشه
تهیونگ تماشای به لب سوسن کرد و نزدیک شد و او رو بوسید سوسن سر تهیونگ بلند کرد گفت تهیونگ این کارو نکن
ولی سوسن هم هوس کرد و تهیونگ نزدیکتر شدو لباشو محم بوسید و
لالالا
تمام ببخشید که طولانی بود
۳.۱k
۱۸ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.