فیک گل رزم 🌹
part 7
یک نقشه کشیدم و.....
ویو تهیونگ
بعد از کلی برنامه ریزی برای یاقوت سرخ امدیم خونه همه خسته بودیم
درو باز کردیم و وارد خونه شدیم یکدفه گفتم بچه ها این دختره قرار نبود اینجارو تمیز کنه خونه که هنوز نامرتبه
لباس های جیمین و شوگا اون وسط چیکار میکنه
همه ی اعضا اعصبانی بودن
رفتم سمت اتاق دختره درو باز کردم دیدم پتو روشه و اصلا بدنش معلوم نیست
رفتم جلو تر که یهو
یک چیزی مهکم خورد تو صورتم و دیگه چیزی نفهمیدم
ویو جویون
نقشه م عالی شد
(فلش بک)
وقتی صدای ماشین شنیدم رفتم توی اتاق و با ماهیتابه ای که از آشپز خونه برداشتم پشت در وایسادم
روی تخت و پر از متکا کردم و روش پتو کشیدم
منتظر شدم
یکی در رو باز کرد و بومم
محکم ماهیتابه رو زدم توی سرش
و افتاد
تهیونگ بود دلم براش سوخت ولی بعد از جلوی در کشیدمش اینور و بازم منتظر شدم
ویو جونکوک
صدای بوممم از اتاق اون دختره امد رفتم ببینم چی شد که یک هو یچیزی خورد تو صورتم و سرم گیج رفت رفتم جلو تر دیدم
دختره با ماهیتابه وایستاده بعد افتادمو بیهوش شدم
ویو جویون اخ اخ صورتش خراب میشه
از اتاق دویدم بیرون و به سمت در رفتم پسرا هر کدوم مشغول کاری بودنو عصبی قرقر می کردند
درو باز کردمو به نگهبانی که جلوی در بود گفتم
تهیونگ و اون یکی حاشون خوب نیست نگهبانا خیلی سریع دویدن داخل
بچه ها حمایک ها واقعا کمه ممنون میشم بیشتر حمایک کنید 🥺✨🍭
و از این کار جویون ناراحت نشید چون این فیکه و واقعی نیست
ولی اگه کسی واقعا با ماهیتابه بزنه سر پسرا اونوقت 🔪🔪🔪😂😂
یک نقشه کشیدم و.....
ویو تهیونگ
بعد از کلی برنامه ریزی برای یاقوت سرخ امدیم خونه همه خسته بودیم
درو باز کردیم و وارد خونه شدیم یکدفه گفتم بچه ها این دختره قرار نبود اینجارو تمیز کنه خونه که هنوز نامرتبه
لباس های جیمین و شوگا اون وسط چیکار میکنه
همه ی اعضا اعصبانی بودن
رفتم سمت اتاق دختره درو باز کردم دیدم پتو روشه و اصلا بدنش معلوم نیست
رفتم جلو تر که یهو
یک چیزی مهکم خورد تو صورتم و دیگه چیزی نفهمیدم
ویو جویون
نقشه م عالی شد
(فلش بک)
وقتی صدای ماشین شنیدم رفتم توی اتاق و با ماهیتابه ای که از آشپز خونه برداشتم پشت در وایسادم
روی تخت و پر از متکا کردم و روش پتو کشیدم
منتظر شدم
یکی در رو باز کرد و بومم
محکم ماهیتابه رو زدم توی سرش
و افتاد
تهیونگ بود دلم براش سوخت ولی بعد از جلوی در کشیدمش اینور و بازم منتظر شدم
ویو جونکوک
صدای بوممم از اتاق اون دختره امد رفتم ببینم چی شد که یک هو یچیزی خورد تو صورتم و سرم گیج رفت رفتم جلو تر دیدم
دختره با ماهیتابه وایستاده بعد افتادمو بیهوش شدم
ویو جویون اخ اخ صورتش خراب میشه
از اتاق دویدم بیرون و به سمت در رفتم پسرا هر کدوم مشغول کاری بودنو عصبی قرقر می کردند
درو باز کردمو به نگهبانی که جلوی در بود گفتم
تهیونگ و اون یکی حاشون خوب نیست نگهبانا خیلی سریع دویدن داخل
بچه ها حمایک ها واقعا کمه ممنون میشم بیشتر حمایک کنید 🥺✨🍭
و از این کار جویون ناراحت نشید چون این فیکه و واقعی نیست
ولی اگه کسی واقعا با ماهیتابه بزنه سر پسرا اونوقت 🔪🔪🔪😂😂
۴.۱k
۱۷ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.