پشیمانی (part 13)
یهو سوسکه حرکت کرد و نزدیک صورت ات شد و سوسک و ات باهم چشم تو چشم شدن
همگی همگی ات ممورده
ات یهو با دستشا زد به سوسکه و سوسکه افتاد پایین
پایین نه رو سر کوک ات سریع اومد پایین و رفت بیرون از اتاق کوک سوسکه را برداشت از رو سرش و انداخت بیرون ات رفته بود تو دستشویی دستاشا میشست آنقدر سابید این دستاشا قرمز شده بودن ات بعد ۱۵ دقیقه اومد بیرون دستاش سرخ سرخ بود اگه بهشون دست میزدی خون میامد
کوک نشسته بود رو مبل ات از روی کرم رفت دره یخچال باز کرد و یه شیر موز برداشت (دوستان برا ات دعا بخوانید الان توسط کوک میمیره🤒 )
کوک چشمش به دست ات خورد و داد زد
کوک : اتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت شیر موز منا چرا برداشتییییییی
ات : کی گفته مال تویه مال خودم خودم خریدم
کوک : اینا خوردی دیگه برنمیداری
ات : باشه
کوک : مرض همونم به زور بهت دادم
ات : گهگگگگگ
بعد از تمام شدن پاکت شیر موز ات دوباره یدونه برداشت
که.......
همگی همگی ات ممورده
ات یهو با دستشا زد به سوسکه و سوسکه افتاد پایین
پایین نه رو سر کوک ات سریع اومد پایین و رفت بیرون از اتاق کوک سوسکه را برداشت از رو سرش و انداخت بیرون ات رفته بود تو دستشویی دستاشا میشست آنقدر سابید این دستاشا قرمز شده بودن ات بعد ۱۵ دقیقه اومد بیرون دستاش سرخ سرخ بود اگه بهشون دست میزدی خون میامد
کوک نشسته بود رو مبل ات از روی کرم رفت دره یخچال باز کرد و یه شیر موز برداشت (دوستان برا ات دعا بخوانید الان توسط کوک میمیره🤒 )
کوک چشمش به دست ات خورد و داد زد
کوک : اتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت شیر موز منا چرا برداشتییییییی
ات : کی گفته مال تویه مال خودم خودم خریدم
کوک : اینا خوردی دیگه برنمیداری
ات : باشه
کوک : مرض همونم به زور بهت دادم
ات : گهگگگگگ
بعد از تمام شدن پاکت شیر موز ات دوباره یدونه برداشت
که.......
۳.۸k
۲۱ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.