پارت۹
پارت۹
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
شیرجه زدم تو استخر...سرمو از تو اب بیرون آوردم
به ات نگاهی کردم وایساده بود بالا سرم از پاهاش کشیدم و افتاد تو اب میدونستم میترسه برای همین
زیر آب از کمرش گرفتم و بردمش بالا رو سطح آب رو دستای من بود. دستاش و گذاشته بود رو شونه ام و گفت
♣︎جیمین ترسیدم خو...
بوسه ایی به لباش زدم و گفتم
♬از چی شیشه عمرم هوم؟
♣︎از اینکه خفه شم من شنا بلد نیستم
گذاشتمش لبه استخر پاهاش و انداخت تو اب دستامو رو پاهاش گذاشتم و سرمو روی دستام . بهش زل زدم
♬شنا هم یادت میدم
با چشمای قشنگش که دنیامو زیر و رو میکرد زل زد بهم و گفت
♣︎واقعا
سرمو تکون دادم
♬ات...
♣︎جانم ددی؟
♬میدونی چی حتی از ماه هم زیباتره؟
با کنجکاوی بهم زل زد و گفت
♣︎چی ددی؟؟
♬چشمای تو کِ خواب و بیداری بهش فکر میکنم
لبخندی زد و گفت
♣︎من مانده ام و چشمی حیران جمال تو:)🩶
ɞ𝐚𝐭ʚ
امروز قرار بود خانواده جیمین بیان پس باید میرفتیم فرودگاه دنبالشون.
بوتای سفید و پوشیدم و منتظر جیمین شدم اونم با تیپ و استایل شبیه من اومد بیرون
♬بریم شیشه عمرم؟
سرمو تکون دادم دستمو دور بازوش حلقه کردم و از پله ها پایین رفتیم
"فرودگاه"
دست گلی که از ژیپسوفیلا و پیونی قرمز تشکیل شده بود و تو دستم جابه جا کردم
جیمین گفت:
♬...
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
شیرجه زدم تو استخر...سرمو از تو اب بیرون آوردم
به ات نگاهی کردم وایساده بود بالا سرم از پاهاش کشیدم و افتاد تو اب میدونستم میترسه برای همین
زیر آب از کمرش گرفتم و بردمش بالا رو سطح آب رو دستای من بود. دستاش و گذاشته بود رو شونه ام و گفت
♣︎جیمین ترسیدم خو...
بوسه ایی به لباش زدم و گفتم
♬از چی شیشه عمرم هوم؟
♣︎از اینکه خفه شم من شنا بلد نیستم
گذاشتمش لبه استخر پاهاش و انداخت تو اب دستامو رو پاهاش گذاشتم و سرمو روی دستام . بهش زل زدم
♬شنا هم یادت میدم
با چشمای قشنگش که دنیامو زیر و رو میکرد زل زد بهم و گفت
♣︎واقعا
سرمو تکون دادم
♬ات...
♣︎جانم ددی؟
♬میدونی چی حتی از ماه هم زیباتره؟
با کنجکاوی بهم زل زد و گفت
♣︎چی ددی؟؟
♬چشمای تو کِ خواب و بیداری بهش فکر میکنم
لبخندی زد و گفت
♣︎من مانده ام و چشمی حیران جمال تو:)🩶
ɞ𝐚𝐭ʚ
امروز قرار بود خانواده جیمین بیان پس باید میرفتیم فرودگاه دنبالشون.
بوتای سفید و پوشیدم و منتظر جیمین شدم اونم با تیپ و استایل شبیه من اومد بیرون
♬بریم شیشه عمرم؟
سرمو تکون دادم دستمو دور بازوش حلقه کردم و از پله ها پایین رفتیم
"فرودگاه"
دست گلی که از ژیپسوفیلا و پیونی قرمز تشکیل شده بود و تو دستم جابه جا کردم
جیمین گفت:
♬...
۱۰.۱k
۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.