پارت ۲۰
ات . من من .... باید فکر کنم
کوک. باشه .....
ات. میشه بگی... چرا اینجایی؟؟
کوک خوب بیا بریم اول
ات. همین جا بگو کسی نیست
کوک خوب من یه... اول قول بده نترسی!؟
(اخه چرا باید بترسه وقتی خودظ مافیاس :/
ات. نه نمیترسم 😒
کوک. هوف خب من بزرگترین مافیای کره هستم....
ات اومد حرف بزنه که کوک گفت
میدونم الان در تعجی ولی من هیچوقت به کسی که دوسش دارم صدمه نمیزنم
ات. م...
کوک. میدونم الان میخوای از دستم فرار کنی یا بترسی یا بگی چرا توی اون مدرسه ای خب من دنبال یک نفرم که زندگی کسی که قبلا باهاش دوست بودم رو بگیرم اون زندگی اون فردو نابود کرد و من اون زمان امریکا بودم و کاری از دستم بر نمیومد شاید اگه اون زمان بر میگشتم اینطوری نمیشد ولی خب دنبالشم معلوم نیست داره چیکار میکنه ما از بچگی خانواده هامون دوست بودن ولی پدرش مادرش رو کشت و پدرش هم دست کسی به فرد کانگ مرد و خب منم برای اینکه بفهمم کجاست میخوام از طریق پسرش ازش حرف بکشم.... و تعریف کرد دیگه انتظار ندارید که داباره بنویسم 😑
ات . چییییییییییییییییییی. جیغ.
تو...... هی خداااااا.... چرا همیشه نقشه هامو خراب میکنی هااااااا....... وایییییی الان چیکار کنمممممممم
ات ویو 📜
وقتی تعریف کرد فهمیدم که به خاطر من اومده دست خودم نبود یهو جیغ کشیدم داشتم همین جوری میگفتم که تازه فهمیدم چه گندی زدم سری جلوی دهنم رو گرفتم :/
کوک. نقشه چیه...... تو...... تو کی هستی ات من...... هنگ کرد
ات . خب بزار بهت توضیح میدم.... خب من... من
کوک. تو چی نکنه.... تو همون
ات. اره من همون کسیم که بخاطرش اومدی مدرسه و دنبال کانگ هستی... ببین توضیح میدم ... من خب سرش رو انداخت پایین .. من اون زمان کسی و نداشتم تو هم نبودی من رفتم پیش لیا .. من من جانشین پدرم شدم ولی کسی صورتمو ندیده چون تو همه جشن ها ماسک میزاشتم تا کسی منو نشناسه همه فکر میکننن من باند خودمو دارم و کسی جای بابامو نگرفته بیشتر اوقات دوستم تو مراسم ها میفرستن من به سختی انقدر قوی شدم من ۲۱سالمه خب.........
داشتم همین جوری توضیح میدارم که در اغوش گرمی قرار گرفتم
کوک. خوشحالم که پیدات کردم ولی هنوز باید کانگ رو پیدا کنیم و انتقم بگیریم .... من هنوزم دوست دارم ❤
کوک. باشه .....
ات. میشه بگی... چرا اینجایی؟؟
کوک خوب بیا بریم اول
ات. همین جا بگو کسی نیست
کوک خوب من یه... اول قول بده نترسی!؟
(اخه چرا باید بترسه وقتی خودظ مافیاس :/
ات. نه نمیترسم 😒
کوک. هوف خب من بزرگترین مافیای کره هستم....
ات اومد حرف بزنه که کوک گفت
میدونم الان در تعجی ولی من هیچوقت به کسی که دوسش دارم صدمه نمیزنم
ات. م...
کوک. میدونم الان میخوای از دستم فرار کنی یا بترسی یا بگی چرا توی اون مدرسه ای خب من دنبال یک نفرم که زندگی کسی که قبلا باهاش دوست بودم رو بگیرم اون زندگی اون فردو نابود کرد و من اون زمان امریکا بودم و کاری از دستم بر نمیومد شاید اگه اون زمان بر میگشتم اینطوری نمیشد ولی خب دنبالشم معلوم نیست داره چیکار میکنه ما از بچگی خانواده هامون دوست بودن ولی پدرش مادرش رو کشت و پدرش هم دست کسی به فرد کانگ مرد و خب منم برای اینکه بفهمم کجاست میخوام از طریق پسرش ازش حرف بکشم.... و تعریف کرد دیگه انتظار ندارید که داباره بنویسم 😑
ات . چییییییییییییییییییی. جیغ.
تو...... هی خداااااا.... چرا همیشه نقشه هامو خراب میکنی هااااااا....... وایییییی الان چیکار کنمممممممم
ات ویو 📜
وقتی تعریف کرد فهمیدم که به خاطر من اومده دست خودم نبود یهو جیغ کشیدم داشتم همین جوری میگفتم که تازه فهمیدم چه گندی زدم سری جلوی دهنم رو گرفتم :/
کوک. نقشه چیه...... تو...... تو کی هستی ات من...... هنگ کرد
ات . خب بزار بهت توضیح میدم.... خب من... من
کوک. تو چی نکنه.... تو همون
ات. اره من همون کسیم که بخاطرش اومدی مدرسه و دنبال کانگ هستی... ببین توضیح میدم ... من خب سرش رو انداخت پایین .. من اون زمان کسی و نداشتم تو هم نبودی من رفتم پیش لیا .. من من جانشین پدرم شدم ولی کسی صورتمو ندیده چون تو همه جشن ها ماسک میزاشتم تا کسی منو نشناسه همه فکر میکننن من باند خودمو دارم و کسی جای بابامو نگرفته بیشتر اوقات دوستم تو مراسم ها میفرستن من به سختی انقدر قوی شدم من ۲۱سالمه خب.........
داشتم همین جوری توضیح میدارم که در اغوش گرمی قرار گرفتم
کوک. خوشحالم که پیدات کردم ولی هنوز باید کانگ رو پیدا کنیم و انتقم بگیریم .... من هنوزم دوست دارم ❤
۹.۱k
۱۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.